روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

خانواده همسرتان را دریابید...

خانواده همسرتان را دریابید...

صله رحم
تفاوت های عمیقی در نگرش و رفتار نسل جوان امروز با نسل جوان گذشته، در زمینه نوع آشنایی ها، ازدواج و تشکیل خانواده، محل زندگی، ارتباط زوجین با خانواده هایشان و با خویشاوندان و اقوام همسرشان مشاهده می شود. در زمانهای نه چندان دور، اکثریت قریب به اتفاق دختر خانمها با خانواده های همسرشان همسفره می بودند - در مواردی هم آقا پسر با خانواده عروس همسفره می شد- و در اتاقی که در جواراتاق سایرعروس های آن خانواده و مادرهمسرشان قرار داشت، سکنی می کردند تا در زمانی مقتضی زندگی مستقل خود را بیازمایند و حتی گاها به همین سبک، زندگی زناشویی خود را به پایان می رسانند. اما به مرور زمان سبک زندگی مستقلانه و شخصی جایگزین این سبک زندگی گروهی شد و در امروزه زمانی هیچ یک از طرفین، علی الخصوص دختر خانم ها، حاضر به تجربه چنین سبک زندگی نمی باشند و از همان ابتدای تصمیم برای ازدواج، در اندیشه استقلال از خانواده هایشان هستند و متمایل به تجربه زندگی بدون حضور والدین خود و همسرشان می باشند.
یکی از اساسی ترین مسائلی که زن و شوهران جوان با آن بسیار درگیر می باشند و گاها منجر به تعارضات و کشمکش زوجین با یکدیگر می شود، شیوه صحیح برقراری ارتباط با خانواده همسر است. ضرورت وجود رابطه صمیمانه با خانواده همسر هم برای زن و هم برای مرد از اموری مهم و الزاما اجتناب ناپذیر است چرا که ازدواج، پیوند دو فرد با یکدیگر نیست بلکه پیوستگی دو خانواده با فرهنگ و آداب و رسوم، شیوه های تربیتی وسبک متفاوت زندگی است که سازگاری و همنوایی خاص خود را مطالبه می کند. در مقاله ای که پیش روی شماست، زمینه برقراری روابط بهتر و خردمندانه در باب ارتباط با خانواده همسر و رابطه همسر با خانواده خویش به بحث گذاشته شده است، بدان امید که گامی در تداوم حیات خانوادگی زوجین جوان و حل این معضل در خانواده های تازه بنیان شده برداشته باشیم.
همان طور که می دانید انسان موجودی اجتماعی است و برای برقراری ارتباط صمیمانه و ایجاد محبت وعلاقه با دیگری متمایل است. انسانها به موجب دارا بودن این خصیصه ناگزیرند برای بر طرف کردن نیازهای خویش به ارتباط با دیگران متوسل شوند تا با برقراری ارتباط با دیگران، نیاز به داشتن انس و همدلی را مرتفع سازند. یکی از مهمترین هزاران ارتباطی که در بین انسان ها مرسوم است، ارتباط خانوادگی است که سنگ بنای سایر ارتباطات حسنه و مفید نیز از طریق همین نوع ارتباط گذاشته می شود؛ چرا که ما از همان اوان کودکی به واسطه همین نوع ارتباط بسیاری از بایدها و نبایدها را آموخته ایم وهنجارهای مثبت و منفی اجتماعی را فرا گرفته ایم. لذا بایستی دوباره یادآور شویم که خانواده، این قدیمی ترین نهاد اجتماعی، بستری برای مناسب ترین و حتی بدترین نوع ارتباطات است. با این اوصاف، تدّبر در این زمینه امری مهم قلمداد می شود.

صله رحم
روابط صمیمانه در چهارچوب خانواده به دو بُعد اساسی تقسیم می شود که در بُعد اولیه و هسته ای، صمیمانه ترین ارتباط ها بین زوجین است و در بُعدی دیگر که همجوار و متوازی با بُعد دیگر در زندگی زوجین نقش مهم ایفا می کند، ارتباط با خانواده همسر است. همان طور که پیشتر گفته شد، ازدواج ظاهرا پیوند دو فرد با هم است درحالی که، به واقع وصلت میان دو خانواده است که در تدوام و احیانا در تزلزل پیوند دو فرد نقش حیاتی و مهمی را ایفا می نمایند. دختر و پسر بعد از مدتهای مدید زندگی با خانواده خود، حالا قصد جدایی از آنان را دارند به گونه ای دچار سردرگمی می شوند که کاملا طبیعی است ولی از سوی دیگر مفری نیز برای این مسوولیت پذیرفته شده نیست، لذا مدیریت این رابطه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. درکشورهای شرقی و به ویژه در کشور ما، خانواده ها پایبند برخی از آداب و سنن هستند و گاهی این سنت ها با برخی از تفکرات عامیانه و به اصطلاح امروزی "خاله زنک" در آمیخته می شود و موانع و سدهای ارتباطی ناموجهی را بر سر راه زوجین جوان با خانواده هایشان قرار می دهد، از سوی دیگر با ناپختگی، بی تجربگی و خامی جوانان در برخورد با آن مسائل توام می شود که این خود مشکلات عدیده ای را در زندگی که تازه ریشه دوانده است به وجود می آورد.
روابط صمیمانه در چهارچوب خانواده به دو بُعد اساسی تقسیم می شود که در بُعد اولیه وهسته ای، صمیمانه ترین ارتباط ها بین زوجین است و در بُعدی دیگر که همجوار و متوازی با بُعد دیگر در زندگی زوجین نقش مهم ایفا می کند، ارتباط با خانواده همسر است
خانواده همسران بیش از هر گروه دیگری زندگی زوجین جوان را تحت تاثیر قرار می دهند. خانواده ها غالباً علاقمند به دیدار روزانه، هفتگی، ماهانه و ... فرزند، عروس و داماد خویش هستند و از سوی دیگر فرزندان نیز دوست دارند با مشایعت همسر شان به دیدار والدین خویش بروند، که وجود این دید و بازدیدها الزامی است. گاهی یکی از زوجین از انجام چنین معاشرت هایی خودداری می کند و طرف مقابلش را از دیدن اقوام مهم محروم می سازد و گاها همسرشان را در این دید و بازدیدها همراهی نمی کنند و به مرور زمان موجبات تکدر خاطر همسر و والدین وی را فراهم می سازند. از آنجایی که برقراری روابط مطلوب با آنها نقش مهم و در عین حال موثری در تقویت روابط بین همسران دارد، در ادامه سعی شده است راهکارهایی ارائه شود تا زمینه ساز حفظ و تقویت ارتباط مناسب بین همسر و خانواده اش بوده و مامنی امن برای جلوگیری از بروز کشمکش و پرخاشگری در فضای خانه.
• زن و شوهر جوان باید بدانند توجه به خویشاوندان همسر، رفتاری دوجانبه است و به هر دو آنها مربوط می شود. کوتاهی هر یک ازطرفین در این روابط، قصور دیگری را به دنبال خواهد داشت. لذا، بهتر است در حفظ روابط متقابل و جلوگیری از بروز مشکلات در خانواده، نقش فعال و پویایی داشته باشند.
• خانواده شما وهمسرتان سختی ها و زحمات فراوانی را برای بزرگ کردن و ازدواج موفق شما متحمل شده اند. چه بسا با عدم تلاش و ممارست آنان این ازدواج سر نمی گرفت. لذا، شما و همسرتان بایستی قدردان آنها و زحماتتشان باشید و تکدر خاطر آنها را فراهم نسازید. همین احساس تقدیر و ارزشمندی موجب می شود تا شما در محضر آنها جسارت ننموده و حدود احترام را رعایت نمائید.

خانواده همسرتان را دریابید
• زمانی که شما پیوند زناشویی را می بندید، به واقع به پذیرش تعهداتی خود را باید ملزم سازید تا در سایه آن تعهدات به زندگی مشترک خود رنگ و بوی عشق و محبت دهید. یکی از این تعهدات رعایت حقوق و توجه به والدین و اقوام همسر است. از همان روزهای ابتدایی شروع زندگی مشترک، بستگان همسرتان را با همان علاقه ای که به بستگان خود دارید، بپذیرید. اگر این ذهنیت را در خود پرورش داده باشید که مادر و پدر همسرتان، همچون مادر و پدر خود شما هستند، دیگر در مقابل گفته ها و خواسته های آنان جبهه گری ننموده و راهنمایی های آنان را تزاحم و دخالت آنان در زندگیتان قلمداد نخواهید نمود و نکته سنجی های بی مورد نخواهید داشت و درمقابل گفته های آنها که گاها ممکن است نابجا و احساسانه باشد، "مثلا، اگر مادرهمسرتان بگوید: پسرم را بعد از ازدواجش از دست دادم!"، صبر و تحمل نموده و راه حل های منطقی در مواجه با آنها پیدا خواهید نمود؛ کاری خواهید کرد تا او نظرش را عوض کرده و به این اعتقاد برسد که نه تنها پسرش را ازدست نداده، بلکه دختری مدبر و مهربان نیز به خانواده آنها ملحق شده است.

نویسنده: نسرین صفری
تبیان

پیامد زندگی با همسر ایرادگیر

پیامد زندگی با همسر ایرادگیر

زنان در طول زندگی با مردانی که دائما از رفتارها و اعمال آنان ایراد می گیرند، قدرت تمرکز لازم خود را از دست می دهند و در توالی زمان احساس می کنند هر کاری که انجام می دهند،اشتباه و نادرست است و همین حالاست که
زنان در طول زندگی با مردانی که دائما از رفتارها و اعمال آنان ایراد می گیرند، قدرت تمرکز لازم خود را از دست می دهند و در توالی زمان احساس می کنند هر کاری که انجام می دهند،اشتباه و نادرست است و همین حالاست که شوهران آنان سر برسند و به بدگویی و رفتاری زننده و غیر انسانی در مواجه با کار آنان بپردازند. یکی از بارزترین پیامدهای زندگی با مردان ایرادگیر و ریزبین را می توان ایجاد وسواس خفیف و یا گاهی شدید درزنان برشمرد...

ایرادگیری

تمایل انسان ها به برخورداری از وجه ای مناسب، قابل اعتماد و مطلوب در نزد دیگران از سابقه ای به قدمت تاریخ برخوردار است.
این موجودات اجتماعی، همواره خواهان داشتن ارتباطاتی هستند که طی آن از سوی دیگر هم نوعان خود مورد تمجید و تحسین قرار گیرند و از راه های گوناگونی جهت نیل به این مقصود بهره می جویند.
در این میان هستند اشخاصی که با گرفتن ایراد و انتقادهای بی مورد و بی جا، سعی بر ضعیف نشان دادن مخاطب خود دارند تا از این منظر برای خود کسب قدرت نمایند و موقعیت فردی و اجتماعی خود را قوت بخشند.
این پیامد اغلب و به صورتی چشمگیرتر در میان مردان جامعه مشاهده می شود و آن زمانی که این مردان منتقد دارای شخصیتی بدبین و شکاک نیز باشند، معضل حادتر شده و همسران و یا همکاران و حتی خانواده های آنان درگیر مشکلاتی می شوند که گاه لاینحل می ماند و به بروز اختلالات روانی در افراد منجر می شود.
علی جوادی؛ روان شناس ، نظرش در خصوص تأثیرات رفتاری این دست از مردان بر همسران این است که جای بسی تأسف است که مردان ایرادگیر تمام مشکلات و معضلات و رخدادهای ناگوار زندگی خود را به همسران، مادر و یا خواهر و حتی همکاران خود مرتبط می دانند و می توان گفت آنان همیشه و به صورتی دائمی مشغول تقسیم تقصیرات هستند تا از این راه خود را تبرئه نمایند و اجازه ندهند کسی نوک پیکان کم کاری و یا بی توجهی و بی مسئولیتی را در زندگی به سوی آنان نشانه رود.
وی در ادامه تصریح کرد: مشکل از جایی آغاز می شود که این افراد نقاط قوت و رفتارهای مثبت اطرافیان خود و به ویژه همسرانشان را نمی بینند و یا در صورت مشاهده اهمیتی به آن ها نمی دهند، از این رو همسران این مردان دچار کمبود محبت و بذل توجه می شوند و در صورت تداوم این برخوردها و حرکات دچار مشکلات شخصیتی و رفتاری می شوند.
جوادی؛ یکی از بارزترین پیامدهای زندگی با مردان ایرادگیر و ریزبین را می توان ایجاد وسواس خفیف و یا گاهی شدید در زنان برشمرد و افزود: زنان؛ در طول زندگی با مردانی که دائماً از رفتارها و کارهای آنان ایراد می گیرند، قدرت تعقل و تمرکز کامل و جامع خود را از دست می دهند و در توالی زمان احساس می کنند هر کاری که انجام می دهند، مهم و یا کم اهمیت اشتباه و نادرست است و همین حالاست که شوهران آنان سر برسند و به بدگویی و نشان دادن رفتاری زننده و غیرانسانی در مواجه با کار آنان بپردازند.
زنانی که در رابطه با مردان ایرادگیر و بهانه جو هستند، به مرور زمان اعتماد به نفس و روحیه ی انسانی خود را از دست می دهند و از جایی که همواره از دست همسران خود عصبانی و خشمگین هستند و آن احساسات را به دلیل برخی ملاحظات بروز نمی دهند و یا کم تر ابراز می دارند
وی؛ رفتارهای زنان در برخورد با چنین مردانی را گاهی بروز عکس العمل ها و واکنش های غیر طبیعی و شدیدالحن خواند و تأکید کرد: قهرها، نزاع و دعواهای طولانی مدت میان این زوج ها به ایجاد روابطی سرد و حتی جدایی منجر می شود، اما آن دسته از زنانی که به هر دلیلی در زندگی با این مردان می مانند و از سوی دیگر نمی توانند آنان را اصلاح کنند، سعی در اصلاح خود می نمایند به نحوی که دیگر جایی برای غرغرها و ایرادات بیجای مردان نماند، که این امر هرگز میسر نیست، زیرا هیچ فردی کامل و بی عیب نیست و از طرف دیگر این مردان به ایرادگیری به جا و درست نمی پردازند، بلکه دستمایه ی بهانه جویی های آنان، اتفاقات غیرواقعی و ساخته و پرداخته ی ذهن آن هاست.
علی جوادی؛ میزان بروز پدیده ی افسردگی های خفیف و یا حاد را در این زنان بسیار بالا و فزاینده نامید و گفت: زنانی که در رابطه با مردان ایرادگیر و بهانه جو هستند، به مرور زمان اعتماد به نفس و روحیه ی انسانی خود را از دست می دهند و از جایی که همواره از دست همسران خود عصبانی و خشمگین هستند و آن احساسات را به دلیل برخی ملاحظات بروز نمی دهند و یا کم تر ابراز می دارند، دچار افسردگی های مزمن می گردند و روابط آنان با گذشت زمان سیاه و سیاه تر شده تا به ورطه ی کامل نابودی کشیده می شود.
وی، وسواس را یکی از اصلی ترین پیامدهای زندگی با مردان بهانه جو و ایرادگیر برای زنان دانست و خاطرنشان کرد: این زنان دچار وسواس می شوند و تا پایان عمر، چنانچه به صورت خودآگاه درمان نشون، دیگر به هیچ عمل خود اطمینان نخواهند داشت و گاه شاهد خواهیم بود که خانه ی خود را در طول روز بارها نظافت می کنند و یا بچه ها را از شدت توجه و پاکیزگی کلافه می کنند و از ترس برخورد اشتباه با دیگران و سرزنش و نکوهش همسران خود، با اطرافیان قطع ارتباط می کنند و پیله ای قطور که مانع از پیشرفت و برخورداری آنان از زندگی سالم از لحاظ مادی، روانی و جسمی می گردد، به دور خود می کشند.

ایرادگیری

همچنین راهکار درمان خودخواسته و آگاهانه ی این اختلال را مستلزم کمک مردان و زنانی دانست که در این نوع رابطه ها قرار دارند و گفت: احساس رضایت اگر یک سویه باشد دیگر نمی تواند واقعی باشد و مردان باید بدانند نیمی از احساس شادی و رضایت کمک به ایجاد این احساس در شریک زندگی آنان است. مردان باید کاری کنند تا این احساس از زنان وسواسی دور شود که کسی را ندارند که به خاطر او بهبود یابند و یا پیشرفت نمایند.

تخصص تدریس؛ ضرورتی انکارناپذیر

تخصص تدریس؛ ضرورتی انکارناپذیر

دکتر علی شریعتمداری عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی :
به یاد دارم در سالهای نخست تحصیلات، هنگامی که در مدرسه ابتدایی "کمالیه" شیراز تحصیل می کردم معلم حساب و هندسه سخت گیری داشتیم و همشاگردی بازیگوش و درس نخوانی به نام "نصرا..." که هیچ گاه خیال درس خواندن نداشت. همین مسأله باعث شده بود که همواره نصرا... دست از پا درازتر به پشت نیمکتش برگردد، یعنی وقتی می آمد و می رفت چیزی در چنته نداشت و جواب نمی داد. با این حال این معلم، معلم بدی برای ما نبود. نصرا... همسایه ما بود و از آنجا که پدرش نزد اعیان شیراز کار می کرد بعدها راننده شد.
اشاره به مقدمه برای این است که بگویم آموزشهای دبستانی و دبیرستانی مقدمه و شالوده تربیت در جامعه است و بسیاری از مشکلات اجتماعی امروز معلول مسایل و مشکلات شخصیتی است؛ اما وقتی معلم، خود با تعلیم و تربیت بیگانه است چه انتظاری باید داشت. بسیاری از معلمان ما امروز زیر لیسانس در آموزش و پرورش خدمت می کنند. در سال تحصیلی گذشته یک میلیون و دویست هزار شاگرد در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مردود شدند. آمار این تعداد مردودی در نظام تعلیم و تربیت مفهومی جز اشتباه عمل کردن ندارد، چنانچه معلمان ما به ساده ترین اصول تعلیم و تربیت آشنا بودند، دیگر فرصت و زمان یک میلیون و دویست دانش آموز این گونه تلف نمی شد.
کاش روزی به یکی - دو مدرسه تهران سری می زدید، در یکی از کلاسهای درس می نشستید و می دیدید که معلم چه می کند و چه شیوه آموزشی و تربیتی را اعمال می کند. متأسفانه برخی از معلمان ما حتی تخصص لازم و ابتدایی تدریس را نیز ندارند.
امروزه منتقدان شیوه آموزش زبان فارسی، از رکود در نحوه آموزش و ناآشنایی نسل جدید با این زبان گله می کنند. در پاسخ باید پرسید، کودکان و نوجوانان در کجا و چگونه باید با زبان فارسی آشنا شده و با آن خو بگیرند. وقتی معلمان دیپلمه و فوق دیپلمه، خود در دوران ابتدایی و راهنمایی با زبان و ادبیات فارسی و اصول تربیتی آشنایی کافی ندارند، طبیعی است که کودکان ما نیز از یادگیری زبان فارسی خود عاجز می مانند و آن وقت است که دیر یا زود، زبان فارسی برای جوانان و عده ای که دبیرستان را ترک می کنند به زبانی بیگانه تبدیل می شود. معلمان و مربیان تربیتی از فراگیری اصول تعلیم و تربیت غفلت می ورزند و در این مجال، معلم، مطالبی را که خود حفظ کرده است در کلاس بیان می کند و از شاگردانش می خواهد تا آنها را حفظ کنند. این مسأله موید آن است که شیوه آموزش در مدارس ما غلط است و معلمان مدارس نه تنها در رشته های تخصصی تخصص لازم را ندارند، بلکه با شیوه های تعلیم و تربیت نیز آشنا نیستند.
بنابراین باید با شیوه های متفاوت، تحولی در شیوه آموزش معلمان مدارس به وجود آورد؛ تشکیل دوره های آموزش ضمن خدمت و کارگاههای آموزشی به بهبود این روند کمک شایان توجهی خواهد کرد، ضمن اینکه دولت نیز باید بودجه لازم را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهد تا این معلمان بتوانند با طی کردن مدارج به مقاطع بالاتر ارتقا پیدا کنند.
ابداع شیوه نوینی توسط نگارنده که شیوه ای بدیع در سطح جهان در زمینه آموزش تلقی می شود نیز در راستای تحقق همین مسیر است؛ در این شیوه آموزشی از همان سال اول ابتدایی وقتی مدرس می خواهد در مورد آب و عناصر تشکیل دهنده آن یعنی اکسیژن و هیدروژن صحبت کند از نوآموزان می خواهد که خود پیشتر، مبحث مورد نظر را مطالعه کنند. در جلسه مورد نظر به جای آنکه معلم خود بگوید که آب از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است، از نوآموزان می خواهد که توضیح دهند آب از چه عناصری تشکیل شده است. سؤالهای بعدی وی با پرسش از چیستی این دو عنصر ادامه می یابد. شاگردان درس خود را قبلاً مطالعه کرده اند و می دانند که روز بعد در کلاس درس خود، باید مطلب مورد نظر را ارایه دهند. همین مسأله چگونگی تحقیق در سالهای ابتدایی تحصیل را به شاگردان آموزش می دهد.
چندی پیش در ریودوژانیرو با رئیس فرهنگستان فرانسه گفت و گو می کردم. به وی گفتم شما در اروپا آکادمی ها و یا فرهنگستانها را قبل از دانشگاهها تشکیل دادید، برخلاف ایران که در اینجا ابتدا شاهد تشکیل دانشگاهها و سپس فرهنگستانها بوده ایم. وقتی در فرهنگستان علوم مسؤولیت پذیرفتم نخستین نکته ای را که مطرح کردم ارزیابی سطح علمی رشته های علمی و دگرگونی در شیوه آموزش بود. گر چه ممکن است استادان به راحتی زیر بار نروند و این گونه بگویند که بعد از بیست سال درس خواندن و درس دادن حالا می خواهید در مورد آموزش برای ما صحبت کنید. به وی گفتم برای آنکه به استادان بقبولانیم مطلب به این سادگی نیست، یکی دو سؤال از آنها می کنم. اول اینکه یک مبحث علمی چگونه تدوین می شود؟ باور نمی کنید، اما رئیس فرهنگستان فرانسه گفت من پاسخ سؤال شما را نمی دانم. به وی گفتم من بر این اساس شیوه آموزش درست کردم و می گویم هر آنچه که یک دانشمند از ابتدا تاکنون انجام داده است همانها را به عنوان پایه آموزش قرار می دهیم و آن وقت آموزش ما به صورت تحقیق در می آید. بنابراین دو مقوله آموزش و پژوهش نیز با یکدیگر قابل تلفیق است. وقتی از علم به عنوان یکی از ارکان اساسی جامعه و ارزش اسلام برای علم می گوییم باید بدانیم شرط نخست تولیدات علمی، آموزش صحیح علم و نحوه ارایه آن از سوی معلمان و استادانی است که این وظیفه خطیر را عهده دارند اما متأسفانه امروز دانش آموزان ما به معنای واقعی چیزی را نمی آموزند بلکه تنها نکاتی را حفظ می کنند و پس از اندک زمانی به راحتی این محفوظات را فراموش می کنند، بنابراین باید میان ارایه مطلب علمی و تعلیم و تربیت نوعی پیوستگی قایل بود.

راه های جذاب کردن درس برای دانش آموزان

راه های جذاب کردن درس برای دانش آموزان
اصولا یکی از دغدغه های هر معلمی این است که چگونه تدریس کند که هم دانش آموز خوب یاد بگیرد و هم خودش از کارش راضی باشد و جذابیت داشته باشد .سعی شده در این مقاله با توکل بر خداوند به تعدادی از این رو ش ها اشاره شود:

1- مشخص کردن هدف:
مسلم است که هر چه دبیر در ابتدای درس، هدف از آموزش درس جدید را به دانش آموز بفهماند یادگیری بهتر صورت می گیرد.

2- مشخص کردن انتظارات درس :
دبیر باید به دانش آموز بگوید من از شما چه انتظاری دارم.

3- توجه به یادگیری قبلی:
اگر دبیر به میزان یادگیری قبلی دانش آموز توجه کند و از آن ارزیابی کند می تواند به موفقیت در آن درس زیاد خوش بین باشد مخصوصا در درس های پایه مثل ریاضی- عربی- علوم- زبان خارجه

4- تناسب بین سرعت آموزش و یادگیری دانش آموز:
دبیری که بخواهد تا پایان سال فقط کتاب را تمام کرده و از ابتدای درس تا پایان آن با روش سخنرانی درس را به پایان برساند به مرور بین تدریس خود و میزان یادگیری دانش آموز فاصله را زیادتر می کند .در این جا دبیر باید هر جا احساس کرد یادگیری قسمتی از درس توسط دانش آموز صورت نگرفته به سرعت به قسمت قبلی بازگردد و تدریس را با روش آسانتر ادامه دهد.

5- مشارکت دانش آموز در تدریس:
شرکت فعال دانش آموز در تمرین ها و سؤالات و فعالیت های درس باعث افزایش اعتماد به نفس شده و یادگیری را افزایش داده و یادگیری را در حافظه بلندمدت او تثبیت می کند.

6- کنترل دائمی پیشرفت دانش آموز:
دانش آموزی که بداند میزان فعالیت او در کلاس و منزل از دید دبیر مخفی نیست و دبیر نظارت بر او دارد به مرور به یک فرد فعال در درس تبدیل می شود.

7- تکالیف منزل تحقیقی و کاربردی باشد:
درسی که تکالیف دانش آموز در آن زمینه به صورت تحقیق و تفحص باشد انجام آن برای یادگیرنده جذابتر است و کار برد آن در زندگی آینده او بیشتر می شود بخصوص در عصر حاضر که تحقیق از اینترنت و کتابخانه ها بسیار گسترش یافته است.

8- سؤالات درسی و امتحانی متناسب با سطح درک دانش آموز باشد:
اگر دانش آموزی که احساس می کند تمرین ها و سؤالات از حد توان ذهنی او خارج نیست اعتماد به نفس او بیشتر شده و آن درس برایش خیلی بااهمیت می شود. دبیری که از مطالب تدریس شده سؤال در حد درس و یادگیری دانش آموز مطرح می کند یادگیری را در فرد بیشتر افزایش می دهد تا دبیرانی که برای حساب باز کردن دانش آموز بر روی درس آنها سؤالاتی بسیار مشکل و پیچیده و گاهی از مطالب تدریس نشده به دانش آموز در کلاس و امتحان مطرح می کنند. و این حالت ایجاد شده، به مرور چهره نامطلوبی از آن دبیر و درس مربوطه در ذهن دانش آموز ایجاد می کند.

علی رضا ربانی کارشناس راهنمایی و مشاوره