روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

نمادهای رفتاری؛‌ افکار ملموس

نمادهای رفتاری؛‌ افکار ملموس
با وجود این که استفاده از نمادهای رفتاری ( مانند خم کردن سه انگشت وسط و نمایش حرف زدن با تلفن با انگشت شست و انگشت کوچک) به نوعی انتقال پیام از طریق حرکات هستند و با وجودی این که زبان بدن برخی از خصوصیات اصلی زبان را داراست ( منظور از زبان در این جا صرفاً‌ زبان گفتاری نیست بلکه زبان اشاره را هم شامل می شود ) برای مثال هر دو به محض خلق شدن یا ادا شدن ناپدید می شوند، ‌اما تفاوت های عمده ای نیز بین آن دو وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت .
اگر کسی از نمادهای آگاهانه ی رفتاری که برای ایجاد ارتباط ساخته شده اند استفاده کند و از شما بخواهد حرکت او را تکرار کنید،‌ شما به سرعت رفتار او را باز سازی می کنید .علت این است که این نمادها مشخص اند و حد و حدود معینی دارند و مهم تر از همه این که می توانند به صورت کلمه یا عبارتی شفاف و کوتاه به گفتار بیایند و یا ثبت شوند . اما کلمات زبان بدن اینگونه نیستند و نمی توانید آنها را با کلمه ای قابل بیان و یا حتی عبارتی کاملاً‌ دقیق مشخص و هم معنی قرار دهید. نمی توانید به طور آگاهانه در یک گفتگوی پیش بینی نشده انتخابشان کنید و یا حتی نمی توانید آگاهانه از آنها استفاده نکنید.
جالب اینجاست که این رفتار حتی به حضور یا عدم حضور مخاطب هم بستگی ندارد . کافیست به کسانی که درکوچه و خیابان از طریق هندزفری مشغول صحبت اند نگاه کنید . با وجود این که مخاطبشان آنها را نمی بیند دستهایشان حرکت می کند.اگر شخص طرف گفتگوی شما جایی نشسته باشد که دستها و پاهایش پشت میز پنهان باشد و شما قادر به دیدن آن نباشید باز هم هنگام صحبت دست ها و پاها به کمکش می آیند... آنها توجهی ندارند که آیا پشت میز پنهان هستند یا در برابر دیدگان شما مشغول هنر نمایی اند .
اکنون اگر صحبت طرف مقابل را قطع کنید و از او بخواهید که رفتار چند ثانیه پیش خود را تکرار کند به احتمال زیاد او قادر به این کار نیست یا به دشواری حرکاتی شبیه به آن ( و نه خود آن را ) انجام می دهد و از آن سو تقلید کردن از حرکات آنان نیز بسیار دشوار است .
روانشناسان همچنان به دنبال یافتن این موضوع هستند که آیا رفتارهایی که اکنون از آن به عنوان زبان بدن یاد می کنیم در نخستین فرایند پیدایش خود حرکاتی در جهت ابراز احساسات یا برون ریزی احساسات و درونیات شخص بوده اند یا به عنوان عملی در جهت برقراری روابط اجتماعی به کار می رفته اند و یا هر دو ...

محدوده شخصی ( قلمرو )
تا به حال در صد ها کتاب در مورد اهمیت تعیین قلمرو در انواع حیوانات مانند گربه سانان ،‌سگ سانان ،‌ماهیها و پرندگان و حتی انسان های نخستین مطالبی خوانده ایم اما نه تنها در سال های اخیر به اهمیت این موضوع در انسان ها پی برده ایم . در یافتن این موضوع دستاورد مهمی در شناخت انسان و شناخت روابط میان انسان ها به شمار می آمد .
ادوارد تی . هال ـ مردم شناس آمریکایی ـ از نخستین کسانی بودکه به اهمیت این موضوع اشاره کرد و واژه poroxemics با معنایی معادل شناخت طرز استفاده افراد از مکان یا « جاکاربرد شناسی » را ابداع نمود .تحقیقات او نقطه عطفی در شناخت و بهبود ارتباطات میان انسان ها به شمار می رود .انسان ها نیز مانند اکثر حیوانات نیاز به فضای خالی امنی در اطرافشان دارند که حد و حدود این فضا با تغییر کردن جنس روابط کم و زیاد می شود اما به طور کل ارتباط مستقیمی با محیطی که در آن رشد کرده اند و تعداد جمعیت آن محیط دارد . برای مثال مردم ژاپن به دلیل این که از لحاظ فرهنگی به شلوغی و حضور این جمعیت زیاد در اطرافشان عادت کرده اند نیاز به فضای خالی کمتری نسبت به افرادی که در اروپا رشد کرده اند احساس می کنند . غیر از این مقام و موقعیت و طبقه اجتماعی نیز در تعیین میزان این فضا نقش مهمی ایفا می کند.

جمعیت

فشرده بودن جمعیت در کنسرت ها ،‌سینما و آسانسور موجب شکستن فضای امن آدم ها می شود. به همین دلیل آنها قواعدی نانوشته برای اینگونه مکان ها خلق کرده اند که ناشی از ورود غیر مجاز دیگران به محدوده آنهاست. قواعد از این قرارند:
1)بهتر است شما در این شرایط با کسی صحبت نکنید حتی اگر آن شخص با شما آشنا باشد.
2) شما تمام مدت از برخورد چشم در چشم با دیگران پرهیز می کنید.
3) تا جای ممکن تلاش می کنید صورتتان هیچ حسی را بروز ندهد.
4) اگر کتاب یا روزنامه ای در دست دارید وانمود می کنید که عمیقاً‌ در مطالب آن غرق شده اید و توجهی به اطراف ندارید .
5) هر چه جمعیت بیشتر و فضا تنگ تر باشد شما حق کمتری برای حرکت کردن و جنبیدن خواهید داشت.
6)در آسانسور بهترین کار این است که شما به صفحه ای زل بزنید که شماره طبقات را نشان می دهد.
اغلب ما تصوری یکسان از آدمهایی داریم که با وسایل نقلیه عمومی و غالباً‌ شلوغ تردد می کنند. آنها اکثراً‌ خوشحال نیستند و بیشتر افسرده و سیه روز به نظر می رسند،‌اما این نگرش جمعی دلیل دیگری غیر از مشکلات تردد با وسایل نقلیه پرجمعیت نیز دارد . آن دلیل این است : تمامی آنها در حال تبعیت از قانون رعایت فاصله در نقاط پرجمعیت هستند و به همین دلیل فضای ساکن و خالی از واکنش های پررنگ انسانی در اینگونه وسایل کاملاً‌ محسوس است.
منابع: افکار ملموس / جفری بیتی زبان بدن / آلن پیز