روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

ده اشتباه بزرگ والدین

ده اشتباه بزرگ والدین
 والدین همیشه دوست دارند فرزندانی خوب و با ادب داشته باشند و همه تلاش خود را برای رسیدن به این منظور انجام می دهند. ولی در بعضی مواقع راه را اشتباه انتخاب می کنند و نتیجه معکوس می گیرند. همان قدر که رسیدگی به کودک و توجه به نیازهای او اهمیت دارد، بیش از حد اعتنا کردن و یا شاید زیاده روی در بعضی از امور، بازده خوبی نداشته باشد و درست خلاف آن چیزی شود که شما انتظار دارید. در اینجا نکات مهمی که باعث بیراهه رفتن در امر تربیت کودکان می شود، آمده است:
 1- لوس کردن فرزند: همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزندان خود طالب هستند که به هر حال هزینه بر است. پدر ومادرهای زیادی هستند که با این محبت افراطی باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن این همه چیز خوشحال به نظر نمی رسند. این باعث می شود که کودکان هرگز راضی به نظر نرسند و مدام تقاضا و توقع بیشتری داشته باشند.
 2- تربیت نامناسب: زمانی که شما این قدر تنبلی به خرج می دهید که فرزندان خود را به طور صحیح تربیت کنید، در نتیجه این وظیفه خطیر را به عهده اطرافیان فرزندتان قرار می دهید. هرگز به فرزند خود اجازه ندهید که در خانه طوری رفتار کند که انگار به سیاره شیطنت و بازیگوشی پا گذاشته است. زیرا همین رفتار را در خانه دیگران هم خواهد داشت و اصلا خوشایند نیست. در حالی که باید خارج از خانه مودب تر و بهتر از منزل باشند. اگر شما نتوانید آنها را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام می کنند.
 3- عدم مشارکت درمدرسه فرزندان: بعد از خانه، مدرسه محلی است که بچه ها در آن بیشتری ساعت را حضور دارند و بنابراین معلمان و هم سن و سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. در نتیجه شما نباید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و خود را درگیر مسایل مربوط به آنها نکنید. مهم حضو یکی از شماست. شما حتی باید از طریق تلفن و یا حضوری با معلم فرزندتان در تماس باشید. این نشان دهنده حساسیت شما بر روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان می کند.
 4- عدم اعتدال در تشویق فرزندان: زمانی که فرزند خود را تشویق می کنیم، باعث افزایش عزت نفس آنها می شویم. اما باید مراقب بود که در این موارد حد اعتدال را رعایت کنیم. اجازه دهید که تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی که کار فرزندتان واقعا لایق تشویق است این کار انجام شود. اگر برای کار معمولی که انجام داده اند از آنها خیلی زیاد قدردانی کنید باعث می شود که کودکان نسبت به ارزش واقعی دست آورد خود دچار انحراف فکری شوند.
 5- عدم اعطای مسوولیت به فرزندان: فرزند شما نباید به خاطر انجام کارهای عادی و معمولی چیزی دریافت کنند. چون آنها عضوی از خانواده هستند، نه میهمان حاضر در هتل هر کس که در خانه زندگی می کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است. از شستن ظروف گرفته تا گردگیری و ...
 تشویق کودکان برای انجام کارهای فوق العاده لازم است البته نه در کارهایی که وظیفه عادی هر عضو خانواده است. بچه باید بخشی از مسوولیت زندگی مشترک با خانواده را به دوش بگیرد. آنها برده شما نیستند اما مطمئن باشید که در تعطیلات و مرخصی دایم هم، به سر نمی برند.
 6- عدم رفتار صحیح با همسر: هر طور که با همسر خود رفتار کنید، به عنوان الگو برای آینده آنها خواهید بود. یعنی آنها نیز دقیقا همین طور با همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار کنید و مدام در حال مشاجره باشید. آنها نیز به همین سبک رفتار می کنند. بچه ها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصیحت به آنها گوشزد می کنید، از رفتار شما پیروی می کنند. اگر با همسر خود با احترام و توام با عشق رفتار کنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان می دهید و به علاوه آنها از داشتن یک پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت می کنند.
 7- داشتن توقعات غیر واقعی از فرزند: اگر با کودکان سر و کله می زنید، از آنها انتظارات معقول و منطقی داشته باشید، به خصوص بچه های کوچک. اگر برای شام جایی دعوت هستید و از کودک دو ساله خود انتظار دارید که درست مانند یک شاهزاده کوچک رفتار کند، سخت در اشتباهید. اگر در خیال و رویای خود انتظار دارید که فرزندتان یک ستاره ورزشی و یا علمی شود، در حالی که او تنها مایل به نوازندگی پیانو است، لازم است راجع به توقع خود تجدید نظر کنید. انتظار شما از آنها باید شادی آنها باشد.
 8- عدم آموزش برای دفاع از خود و خواسته هایشان: خیلی از والدین تمام نیاز فرزندان را برآورده می کنند و به این ترتیب ارزش کار سخت و عدم وابستگی را در فرزند از بین می برند. به این ترتیب نسلی از آدم های بی خاصیت و به اصطلاح پهلوان پنبه، ظهور خواهد کرد. بچه های امروزه انتظار دارند که همه کارها برایشان انجام شود. اینکه آنها را محکم و پر طاقت تربیت کنید و از آنها بخواهید که امور خود را انجام دهند، دلیل عدم دوست داشتن آنها نیست، بلکه نشانه عشق واقعی است.
 9- تحمیل کردن گرایش و تفکر خود به فرزندان: اجازه دهید که بچه ها بچگی کنند. والدین نباید تمایلات و گرایش و نقطه نظرهای خود را به فرزندشان تحمیل کنند. اینکه فرزند خود را از اشتیاق های خود آگاه کنید خوب است اما آنها را تحمیل نکنید. اجازه دهید همان طور که هستند رشد کنند، بدون تحمیل عقاید و خواسته های شما.
 10- عدم وفای به قول و عهد: اگر فرزندتان را به خاطر نقاشی روی دیوار تهدید به تنبیه کردن می کنید، حتما این کار را انجام دهید. متاسفانه پیروی از قول هایی که به فرزندتان می دهید زندگی را کمی سخت می کند اما افزایش اعتماد به گفته شما چیزی مهم تر است. اگر شما به گفته های خود عمل نکنید، بچه ها به این ترتیب می رسند که بین قول و عمل شما تناسبی نیست و در نتیجه به شما اعتماد نخواهند کرد.