روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

وظایف اصلی ضمیر ناخودآگاه

وظایف اصلی ضمیر ناخودآگاه
حوادث بیرونی را هر کس با توجه به بینش خود و به طور خودکار تفسیر و توجیه می کند، لذا بسیاری از انسان ها این گونه باور دارند که آنچه در درون شان می گذرد، از اراده آنها خارج بوده و نمی توانند در آن دخل و تصرفی کنند. باورهای انسان ها که شکل دهنده رفتار آدمی است، در طول عمر، شکل گرفته، ساخته شده و قالب بندی می شوند، ولی باورهای ساخته شده از بدو تولد تا 5 سالگی، از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار می باشند، چون در این دوره 5 ساله، بچه شدیداً به مادر، پدر و اطرافیان وابسته بوده و بدون این که مفهوم خوبی یا بدی را بداند و بدون این که توانایی شناخت مفاهیم را داشته باشد، راهنمایی ها، و فرمان ها، تنبیهات، تشویقات، و هشدارهای متعدد و بی شمار آنها را دریافت و همه را ضبط می کند. به علاوه هر چه از سوی آنها کند، جملگی و بی کم و کاست در ذهن کودک ضبط می شوند. موقعیت کودک، نیاز حیاتی او به مادر و پدر و عدم توانایی او در درک معانی در این دوره، تصحیح و توضیح را برای او غیر ممکن می سازد، لذا کلیه امور را حقیقت محض پنداشته و ضبط می کند. این نوارهای ضبط شده در طول زندگی وجود داشته و هیچ کس نمی تواند آنها را از مغز خود پاک سازد و این نوارها همیشه آماده بازنواختن هستند. این بازنواختن در تمام عمر دارای نفوذ بسیار مقتدرانه است.
باورها و اعتقادات ساخته شده در این دوره از اهمیت خاصی برخوردار هستند، چرا که باورهای بعدی تحت تاثیر باورهای اولیه قرار می گیرند. حتی در بسیاری از افراد، قالب های فکری پنج ساله اولیه، بدون تغییرات اساسی، بعضاً به صورت تعصب آمیز، الگوی آنان در تمام عمرشان می گردد.
بسیاری از ما تحت تاثیر گفتار، کردار و تلقین های منفی مستقیم و غیر مستقیم اطرافیان مان مخصوصاً مادر و پدر، از کودکی می آموزیم که زندگی سخت، دشوار و بی رحم است، زندگی فناپذیر است، تو عرضه نداری، در زندگی هیچ چیز نمی شوی، تو شانسی نداری، تو همیشه شکست می خوری، تو همیشه اشتباه می کنی. متاسفانه این باورهای منفی در بسیاری از انسان ها تا آخر عمر باقی می مانند. با توجه به مراتب فوق، باورهای انسانها از بدو تولد و از زمانی ساخته و پرداخته می شوند که شخص هیچ گونه حق انتخابی نداشته و هیچ گونه نظر یا دخل و تصرفی در آنها نیز نمی توانسته داشته باشد. باورها و اعتقادات بعدی نیز تحت تاثیر فرهنگ حاکم بر جامعه و تلقین ها و الگوهای محیط (خانواده و اجتماع) خود می باشد، به طوری که در بسیاری از مواقع، مقاومت در برابر آنها حتی در سنین بالا نیز بسیار مشکل است.
زندگی انسان عجب حکایتی است، سفری آغاز شده که اختیار آن را نداشته ایم تا بدانیم چرا به دنیا می آییم، سفرمان در چه زمانی و از کجا شروع و تا کی ادامه خواهد داشت، ضوابط و شرایط آن کدامند، همسفران ما کیستند، چه فضایی بر سفرمان حاکم بوده و خواهد بود یا بالعکس به ضررمان تمام خواهد شد؟ از همه شگفت انگیزتر این که باورهای اساسی و اولیه ما زمانی شکل می گیرند که قدرت تشخیص حتی خوب را از بد، زشت را از زیبا، سود را از زیان و مفید را از ضرر نداشته ایم! بدون توجه به این که از کجا آمده ایم، دوران خردسالی مان چگونه سپری شده و چه دشواری هایی پشت سر داشته ایم و باورهای اولیه مان چگونه بوده و فرهنگ حاکم جامعه مان چگونه و چه اثرات مثبت و منفی بر باورهایمان داشته اند، می توانیم با رعایت اصولی، از خود انسانی موفق، آرام، شاد، تندرست، جذاب، دانا، توانا، مثبت اندیش و سرشار از شور و شوق ساخته و انسانی جدید با شخصیت کاملاً متفاوت با گذشته داشته باشیم و همه این امور امکان پذیر نیست مگر با شناخت کامل ضمیر ناخودآگاه.
شناخت جزیی همین چند وظیفه ضمیر ناخودآگاه، پرده از راز قدرت های نهفته در این سیستم بر می دارد. فرض کنید شما نقش ضمیر ناخودآگاه را بر عهده دارید، چگونه می توانید چند میلیارد سیستم عصبی را همزمان با سیستم هضم و دفع، گردش خون، تنفس، رشد، خاطرات، احساسات و غیره را کنترل نمایید. شاخص ترین فرماندهان نظامی قادرند یک یا چند لشگر که تعداد اعضا آنها حداکثر به چند هزار نفر می رسد را کنترل نمایند، آن هم به صورت کامل امکان پذیر نمی باشد. ملاحظه می کنید که خالق چه سیستم قدرتمندی طرح نموده و نمونه بارزی از خود را در بدن ما به امانت گذاشته است. با چند مثال ساده این خدای درونی را برای تان معرفی کرده و سپس می پردازیم به بحث در خصوص قوانین این ابرقدرت دورن.

مثال هایی برای شناخت بیشتر از ضمیر ناخودآگاه
مثال اول: اگر ما نهال درختی را از ابتدا در زمینی بکاریم، این نهال شروع به رشد نموده و لایه های چوب را هر سال به روی خود اضافه می کند. ساقه اولیه نهال دارای خصوصیات کلی همان درخت بوده و چنانچه این لایه از بین برود، تمامی درخت خشکیده و از بین خواهد رفت. در واقع سلامتی درخت تنومند چندین ساله بستگی به سلامتی همان اولین لایه نهال دارد و ما در انسان، این لایه اولیه را ضمیر ناخوآگاه و لایه های بعدی را تربیت و رفتارهای مختلف می نامیم.
با کمی تامل روی تنه های برش خورده درختان در می یابیم که راهی برای دسترسی به لایه اولیه درخت وجود ندارد و به صورت مخفی در زیر لایه های ثانویه کار خود را انجام می دهد. ضمیر ناخودآگاه نیز همانند همین ساقه اولیه درخت بوده و به راحتی قابل دسترس نمی باشد، در صورتی که اثرات برنامه ریزی آن را در رفتارها و خصوصیات افراد می توان مشاهده کرد.
مثال دوم: ضمیر ناخودآگاه انسان را نیز می توان به گل هایی تشبیه کرد که در اوقاتی به خصوص می شکفد و در زمانی از شبانه روز بسته می گردد. مغز این گل همان ضمیر ناخودآگاه می باشد که برای دسترسی به آن نیازمند شناخت شرایط و قوانین این گل می باشیم تا به محض شکفتن آن، اطلاعات صحیح را وارد نموده و جایگزین اطلاعات قبلی نماییم.
مثال سوم: اگر تاکنون آکواریم ماهی ها را مشاهده نموده باشید، صدفی را که در آکواریم گاهی باز شده و گاهی بسته می شود را دیده اید. این صدف اگر احساس ما و مروارید درون این صدف ضمیر ناخودآگاه باشد، در شرایطی این صدف باز و قابل دسترس و در شرایطی بسته و غیرقابل نفوذ است. پس دسترسی به آن رابطه مستقیم با احساس و حالت روانی ما دارد که در ادامه بیشتر به این مطلب می پردازیم.
مثال چهارم: این مثال یکی از بهترین مثال ها برای معنی ضمیر ناخودآگاه می باشد که نگارنده از آن در کلاس ها بسیار استفاده می نماید. اگر شما کارتون گوریل انگوری را دیده باشید، دقیقاً نقش گوریل انگوری در زندگی ما همان ضمیر خودآگاه را دارند. یکی بسیار قدرتمند و ساده لوح و دیگری ضعیف و هوشمند و متفکر و هر یک بدون دیگری کارایی لازم را ندراند.

قوانین ضمیر ناخودآگاه انسان

1- ضمیر ناخودآگاه دارای قدرتی مافوق تصور انسان می باشد:
یکی از دلایل که در گذشته باعث می گردید که این نیرو را با روح اشتباه بگیرند، وجود قدرت فراوان ضمیر ناخودآگاه بود به طوری که حتی در بعضی از کتب از آن به عنوان خدای درون هم نام برده اند. وظایف بیان شده از ضمیر ناخودآگاه و این که کنترل نزدیک به هفتاد میلیارد سلول را بر عهده دارد، خود توضیحی است برای اثبات قدرت آن و مطالعه قوانین دیگر این ادعا را برای ما محکم می نماید. ما از همین قدرت های درونی جهت رسیدن به اهداف و قدم گذاردن در مسیر جدیدی از زندگی و مدیریت آن استفاده می نماییم. به همه علاقمندان توصیه می نماییم که برای شناخت ضمیر ناخودآگاه، مطالعه ای مختصر در خصوص آناتومی اعضای بدن کسب نمایند. حتی مطالعه روش کار یک عضو مانند مغز، پرده از قدرت ضمیر ناخودآگاه بر می دارد.

2- ضمیر ناخودآگاه اطلاعات دریافتی را پرورش می دهد و در آنها غلو می نماید:
این قانون به ما نشان می دهد که سیستم عامل رایانه دورن ما (ضمیر ناخودآگاه) اطلاعات دریافت شده را از حد طبیعی خود بزرگ تر جلوه می دهد. البته این قانون کائنات می باشد زیرا اگر خوبی و نیکی انجام دهیم، پاداش ما چند برابر خواهد بود، ولی اگر بدی و سستی نماییم کائنات تنها به همان مقدار به ما جزا خواهد داد و طبیعت این قانون را به سادگی به ما آموزش می دهد، به طوری که اگر یک دانه گندم بکاریم، هفتاد برابر ثمر می دهد و یک دانه میوه، درختی می شود که صدها برابر ثمر می هد. این قانون طبیعت است و ضمیر ناخودآگاه ما هم تقریباً به همین ترتیب عمل می نماید و با برنامه ریزی آن می توان از نهایت این قانون بهره جست.

3- ضمیر ناخودآگاه در اثر تمر کز روی یک موضوع، قسمت هایی از اطلاعات یک موضوع، قسمت های از اطلاعات ورودی را در سطح خودآگاه حذف می نماید:
چنانچه طی کارهای روزمره، تمرکز روی موضوع خاصی صورت گیرد، ضمیر ناخودآگاه طبق قانون خود، از پردازش برخی اطلاعات در سطح هوشیار جلوگیری نموده و باعث می گردد اطلاعات توسط خودآگاه حذف یا ناقص دریافت گردد. به عنوان مثال زمانی که غرق در تماشای فیلم مورد علاقه خود باشیم، اگر کسی شما را صدا زند، شاید صدای او را نشنیده و حتی بسیار از تصاویر را نبینیم، یا گاهی در طول مسافرت به شهرهای مختلف، از محل حرکت تا رسیدن به مقصد چون توجه شما به تابلوهای راهنمایی شهر مقصد بوده، ضمیر ناخودآگاه تابلوی شهرهای دیگر را پردازش ننموده و باعث گردد شما حتی نام شهر دیگر را در همان تابلوی مورد نظر نبینید، که در ایجا ضمیر ناخودآگاه عمل حذف در اطلاعات وارد شده را در اثر تمرکز روی یک موضوع انجام می دهد. به همین دلیل در شرایط مختلف ضمیر ناخودآگاه عمل حذف را در ورود اطلاعات از طریق حواس پنجگانه انجام می دهد و باید یاد بگیریم این قانون را تحت کنترل درآوریم. البته لازم به تذکر است که حذف این اطلاعات تنها در سطح ضمیر ناخودآگاه صورت گرفته و این اطلاعات را نمی بینیم، نمی شنویم یا حتی حس نمی کنیم، در صورتی که این اطلاعات در سطح ضمیر ناخودآگاه ذخیره گردیده و بر حسب موقعیت از آنها استفاده می نماید.
منبع:کوچه ما شماره 7.

نظرات 1 + ارسال نظر
نجمه پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:34 ق.ظ

ممنون.عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد