روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

نظر اسلام درباره چند همسری چیست؟

نظر اسلام درباره چند همسری چیست؟
 
 
حجت الاسلام جواد گلی پاسخ می دهد :
 
 اصل همه جار و جنجال هایی که سر برنامه مرد سه زنه به وجود آمد ، درباره تابوها و مقاومت ها درباره بحث چند همسری بود؛ بحثی که در درست و غلط بودن نفس عمل نبود و درباره عواقب ناخوشایندی بود که ممکن است در جامعه به وجود بیاید .
نگاهی به حد و مرزهای شرعی و نگاه اسلام به موضوع داشتن چند زن موضوع این مقاله است .برای این کار سراغ حجت الاسلام جواد گلی ، چهره شناخته شده و رسانه ای این سال ها رفتیم؛ کسی که حتما نامش را در خیلی از سریال های تلویزیونی به ویژه مناسبتی هایش به عنوان مشاور و کارشناس مذهبی دیده اید . او در طول این سال ها همواره در بحث های مربوط به خانواده در صدا و سیما تاثیرگذار بوده و در سابقه کاری اش ، تجربه مدیریت گروه اجتماعی شبکه یک را دارد . البته بعد از جا به جایی مدیران شبکه ها برای مدتی ، با همین سمت به شبکه دو رفت . حجت الاسلام گلی در جواب پرسش های ما درباره دیدگاه اسلام به اختیار کردن چند همسر ، به نکته های مهمی مثل عدالت و توجه به عرف اشاره کرد . نظراتش را بی کم و کاست بخوانید .

ـ ماجرای آن مرد سه زنه در جامعه تب ناخوشایندی را ایجاد کرد و باز این سوال را در افکار عمومی زنده کرد که در چه شرایطی مرد می تواند بیش از یک همسر داشته باشد ؟
 
 چیزی که مهم است اینکه تعالیم دین مبین اسلام ما را در انجام کارهایمان مجاب به انجام احکام دین و رعایت عرف جامعه کرده ، در واقع برای اینکه یک عمل صحیح را انجام دهیم در وهله اول باید با گزاره های دین و شریعت در تناقض نباشد . در مساله چند همسری دو ملاحظه وجود دارد ؛ اولاً کسی که می تواند این چند همسری را تجربه کند که شرط اصلی و لازم در رابطه با تعدد زوجات را رعایت کند . آن شرط ، عدالت است که در آیات قرآن و افواه ائمه (ع) بسیار ذکر شده . شرط لازم شرطی است که غالبا مورد توجه نیست و اساساً رعایت عفت در رابطه با زوجات شرطی است که در دین به عنوان شرط لازم و شرط اولیه ذکر شده . اسلام در واقع تعدد زوجات را منوط به رعایت عدالت می داند . رعایت عدالت کار ساده ای نیست که در روایات معصومین (ع) نیز به دفعات با یان نکته مواجه می شویم . این عدالت صرفاً عدالت در تقسیم اموال نیست . عدالت در تقسیم حالات ، نگاه ، گفتگو، مناسبات فردی و رفتاری و عاطفی و در واقع یک عدالت جامع و تمام عیاری است که رعایت آن هم کار ساده ای نیست .

ـ رعایت این عدالت برای هر کسی ممکن است؟
 
 در روایاتی آمده که هر کسی نمی تواند به آن صورت عادل باشد . در واقع عدالت به معنای وسیع کلمه را هر کسی نمی تواند رعایت کند .

ـ آن آقایی که به تلویزیون آمده بود ، گفته که همسر اولش را بیش از دو همسر دیگرش دوست دارد ؛ این یعنی بی عدالتی؟
 
 حتی اگر همسر دومی گرفته شود و همسر اول سهم بیشتری به لحاظ عواطف داشته باشد ، باز هم ممکن است منجر به نوعی بی عدالتی شود . البته الزاماً عدالت به معنای تساوی نیست که یعنی همه چیز مساوی تقسیم شود . عدالت به معنای دقت در مناسبت دادن با استعدادها و ظرفیت هاست . یعنی با هر کس همان طور باشد که استعداد و ظرفیتش می طلبد .

ـ غیر از عدالت ، عامل دیگری هم مهم است ؟
 
 نکته ای که خیلی مهم است اینکه به عرف پسندیده جامعه هم باید توجه کرد . درست است که ما مجوز تعدد زوجات با پیش شرط عدالت را داریم ولی عمل به معروف و امر به معروف الزاما در هر شرایطی عمل به احکام دینی بدون توجه به ملاحظات و عرف اجتماعی نیست . یعنی ما در بسیاری از رفتارهایمان علاوه بر توجه به احکام دین ، به نگرش اجتماعی و هنجارهای اجتماعی هم توجه می کنیم . البته به این معنا نیست که این هنجارهای اجتماعی احکام دینی را تعطیل کنند ، بلکه در واقع موید رفتارها دینی ما هستند . در بعضی جاها بعضی رفتارها و موضوعات در عرف جامعه مورد پسند نیست اما در اسلام ایرادی ندارد . ولی عرف جامعه ما را مجاب می کند در انتخاب آن رفتار دقت بیشتری کنیم . مثلا در رابطه با حجاب ، عرف در حدود حجاب موثر است . ما باید طبق احکام و حدود دینی حجاب را رعایت کنیم اما پیرامون چگونگی ها و حداکثری و حداقلی بودن ها ، عرف جامعه تاثیرگذار است . مثلا در جایی ممکن است حجاب به حد کمتری از حداقلی باشد که دین تعیین کرده . در انتخاب رفتارهایمان که منبعث از دین اسلام است باید به عرف جامعه هم توجه کنیم . حتی در مناسبات زن و مرد هم عرف تاثیرگذار است . آیات قرآن هم تاکید می کنند که آنچه بین مناسبات زن و مرد حکم می کند ، عرف جامعه است . بیش از 30 بار در قرآن روی این نکته تاکید شده ، حتی قرآن به همسران پیامبر (ص) تاکید می کند که « عاشروهن بالمعروف؛ معاشرت کنید آن چنان که پنسدیده و معروف ااست » یعنی باید طبق عرف جامعه رفتار کنند . این در واقع عرف جامعه است ؛ یعنی جامعه آن را به صورت یک رفتار درست می پذیرد . پس مناسبات زن و مرد باید بر پایه معروف باشد .

ـ خب تعریف این عرفی که شما می فرمایید ، دقیقاً چیست ؟
 
 عرف یعنی رفتاری که جامعه آن را می پذیرد و می پسندد . در واقع عقلای جامعه آن رفتار را رفتار درستی می دانند ؛ مثلا اگر لباسی متفاوت از لباس معروف جامعه به تن کنید ، همه نگاه متفاوتی به شما دارند . اصلا هم فرقی نمی کند که این لباس کم باشد یا زیاد . فقط این دیدی است که لباس شهرت می سازد .
بسیاری از رفتارهای ما هستند که ممکن است رفتار غلطی هم نباشند ولی مناسب با عرف جامعه نیستند، مثلا در روابط زن و مرد . ممکن است تغییر مکان منجر به معروف یا منکر شدن یک قضیه شود. اگر یک دختر و پسر جوانی در دانشگاه در گوشه ای با هم بنشینند و صحبت کنند ، عرف جامعه این را می پذیرد و آنها را توبیخ نمی کند ولی اگر همان دختر و پسر در پارک یا خیابانی با هم حرف بزنند ، این رفتار می شود یک رفتار منکر. یعنی در واقع هیچ بخشی تغییر نمی کند جز مکان! عرف جامعه این را می فهمد که آن رفتار درست است و این رفتار غلط . در واقع عرف یعنی همین .

ـ عرف در مورد چند زنی چطور است ؟
 
 در ازدواج مجدد باید همان دو ملاحظه ای که گفتم مد نظر قرار گیرد . یکی ملاحظه شرعی و اسلامی است . در ملاحظات اسلامی هم ما در شرایطی نیاز به اجازه هسمر اول داریم ، علاوه بر این شرط عمومی دیگری هم داریم به نام عدالت که شرط ساده ای نیست و ملاحظه دیگر هم عرف جامعه است و ما باید به معروف عمل کنیم .
ـ باید به معروف عمل شود ولی عرف عمومی چند همسری را می پذیرد یا تک همسری را؟ با توجه به اینکه گاهی می شنویم شخصی دو همسر دارد و راحت از کنارش می گذریم .
البته نمی شود در مورد این قضیه حکم کلی داد . در مواقعی که کسی همسر دوم اختیار می کند ، ما آن را می پذیریم. البته با ملاحظاتی حق را به فرد می دهیم ولی در مواقعی هم حق را نمی دهیم . معروف در مورد این قضیه ، عام و فراگیر نیست که الزاماً رای به نفی با اثبات آن بدهیم .

ـ اصلا چند همسری در شرایط حال حاضر زندگی اجتماعی ما که گرفتن یک زن هم شبیه شق القمر است ، درست است ؟
 
 ما که مکلف به تامین زندگی این افراد نیستیم! البته عرف جامعه بنا به مسائل مالی و معیشتی نیست . مثلا فردی که از نظر معیشتی در وضعیت خوبی است می تنواند چند همسر داشته باشد؟ نه این درست و نه عکس آن . ما نمی توانیم بگوییم که چون وضعیت اقتصادی طوری است که امکان اداره کردن چند زندگی برای مرد وجود ندارد پس تعدد زوجات نباید باشد . این موضوع چیزی است که افراد باید خودشان در مورد آن تعمق کنند . فرد باید بداند که شروط دینی چیست و رعایت کردن این شروط کار آسانی هم نیست و به عرف هم توجه کند که با در نظر گرفتن این پیش شرطها ، مساله به میزان قابل ملاحظه ای حل می شود .
ـ اصلا کار درستی است که کسی که دارای چند همسر باشد آن را علنی کند؟ مثل همین کاری که این آقا کرد و سه همسری بودنش را در تلویزیون علنی کرد و اعتراض بسیاری از خانم ها را به همراه داشت، با توجه به این نکته که این کار روی همسران جامعه ما هم تاثیر می گذارد .
اینکه تلویزیون این کار را دستمایه یک برنامه یا سریال تلویزیونی کند ، طبیعتاً خیلی مناسب با ذائقه اجتماعی نیست . تلویزیون باید به ذائقه جامعه و رفتارهای درست جامعه بپردازد . البته این طور هم نیست که تلویزیون به هر ذائقه ای که در جامعه جاری است تن دهد . تلویزیون هم باید به هنجارهای اجتماعی احترام گذارد ؛ اینکه سریالی بر پایه چنین موضوعی ساخته شود با این تصور که جاذبه آفرینی می کند ، اصلا مناسب و مفید برای جامعه نیست . این کار یک طور هنجارشکنی است . البته چند همسری می تواند گاهی خوب باشد ، گاهی بد .

ـ چطور امامان هم چند همسر داشته اند؟
 
 در همسرداری ائمه ، هم توجه به حکم اسلامی شده و هم ملاحظات اجتماعی و هم تفکر اسلامی در دوره معاصر خودش رعایت شده .عدالت به معنای کامل کلمه برقرار شده و اصلا ملاحظات اجتماعی در آن زمان ، آن کار را هنجار می دانسته . پس نه تنها این رفتار یک رفتار ناپسند نبوده بلکه فضیلت هم بوده .

ـ آن زمان این کار موافق عرف جامعه بوده؟
 
 بله ، عرض کردم تفکرات اجتماعی معاصر آن دوره و ساختار اجتماعی آن زمان مطابق با ان امر بوده.
 منبع : همشهری جوان شماره 316

باید پیشگیری و درمان به موقع داشت

باید پیشگیری و درمان به موقع داشت
 چند همسری آن هم از نوع پنهانش پدیده کم و غریبی در جامعه ما نیست و این موضوع ریشه در نیازهای جسمی و روحی برخی از ما دادر . به طور کلی غریزه جنسی و نیاز زناشویی در آدم های گوناگون الگوها و شیوه های گوناگونی دارد و بستگی به تقسیم انگیزش ها و شخصیت افراد دارد . بنابراین فرمول یکسان و دستور یکنواختی برای امر ازدواج و ارضای این نیاز نداریم. هر چند دین اسلام فراگیر تر از دیگر ادیان و مذاهب ، به موضوع چند همسری پرداخته و آن را با شرایط خاصی مجاز دانسته است .
چه کنیم که با توجه به ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه در حال گذارمان و نبود برنامه ریزی های حساب شده در دهه های گذشته ، در حال حاضر با شمار زیادی دختر هرگز ازدواج نکرده و زنان مطلقه و بیوه جوان که شانسی برای شوهر کردن در چهارچوب ازدواج دائم ندارند ، رو به رو هستیم . مردان هم با توجه به تنگناهای اقتصادی ـ به ویژه نداشتن فرصت شغلی ـ امکان ازدواج به موقع ندارند . همچنین با توجه به مدرن شدن کلانشهرها ـ به ویژه تهران ـ بسیاری از مردان ، چهپ یش از ازدواج و چه بعد از طلاق در ازدواج اول تن به ازدواج نمی دهند و به طور جدی از ازدواج پرهیز می کنند. توجیه کردن چنین واقعیاتی صرفاً با تنوع طلبی مردانه ساده اندیشی و کوته نگری بیش نیست . همه خانم ها بر پایه تنازع بقا به دنبال مردانی هستند که توانمندی بالای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند . بنابراین در یک چالش و کشمکش و رقابت زنانه ، رخ دادن چنین مواردی هرگز برای اهل فن دور از ذهن و شگفت انگیز نیست .
آنچه تنها یک نمونه اش در صدا و سیما پخش شده است ، بیش از یک دهه است که پیش چشم و ذهن روانپزشکان ، رواشناسان ، جامعه شناسان و مددکاران اجتماعی بوده است . چنین متخصصانی هر روزه با چنین مواردی رو به رو هستند و باید دانست که نزدیک به دو دهه است که پدیده چند هسمری ، هم در چهار چوب دائم و هم در چهارچوب موقت ، در جامعه ما رخ داده است . بنابر تخمین جامعه شناسان و روانشناسان این پدیده چند همسری دست کم تا سال 1414 و بنابرتخمین عده دیگر تا سال 1421 ادامه خواهد داشت و چه بخواهیم و چه نخواهیم گریزی از آن نخواهیم داشت . این نتایج معطوف به تحقیقاتی است که درباره نسبت تعداد دختران و پسران در معرض ازدواج و همسر گزینی انجام شده است . نرخ بالای بیکاری و نیز مهاجرت مردان جوان به خارج از کشور که با ازدواج شمار چشمگیری از آنان با زنان خارجی ( به منظور کسب شهروندی و اقامت ) همراه است ؛ در این مساله دخیل هستند و خواهد بود . نمی توان به صدا و سیما خرده گرفت که چرا یک نمونه از این موارد را پخش کرده است . هر چند با نگاه بدبینانه بعصی اعتقاد دارند که این کار برای عرف و معمولی کردن این پدیده به نمایش درآمده است اما با نگاهی خوشبینانه می توان چنین در نظر گرفت که با نمایش چنین پدیده ای که نمایش آن در جوامع دیگر هم وجود دارد ، این پدیده همه گیر نخواهد شد . باید واقعیات اجتماع را دید و بر اساس آینده نگری واقع بینانه چاره اندیشی کرد ، نه بر اساس آرمان گرایی حقیقت جویانه .
بسیاری از واقعیت ها حقیقت ندارد و بسیاری از حقیقت ها واقعیت ندارد . جامعه ما جامعه ای است که در حال گذار است و این گذار از سسنت به مدرنیته بستری را فراهم کرده است که برای دو سه دهه شاهد چنین واقعیت های ناخوشایند و دلخراشی باشیم . بنابراین به جای بازتوانی باید به فکر پیشگیری و نیز به درمان بهنگام بود . گذار هر اجتماعی از سنت به مدرنیته و ستیز در راستای استقلال در همه سرزمین ها با پرداخت هزینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همراه بوده و خواهد بود و این یک سنت تغییرناپذیر تاریخی در درازای عمر آدمیان بوده است .
منبع : همشهری جوان شماره 316

نسبت صحیح دین و دنیا در زندگی

نسبت صحیح دین و دنیا در زندگی
 
 آسیب های اجتماع امروز:آنچنان «بسیار»و «درهم تنیده»است که یافتن راه حل های اساسی مجال امکان ندارد.اندیشه وران و صاحب نظران بیشماری در سراسر جغرافیا و تاریخ، با دیده بانی و رصد دائمی جریانات فرهنگی اجتماعی در پی ارائه نسخه های بکر و دست یافتنی برای بشر بوده و هستند تا دردها را بکاهند و خوشبختی و سعادت بیفزایند.یکی از زیربنایی ترین راه حل های اجتماعی «بررسی علل و عوامل رخداد»این آسیب هاست.اطبا بر دو نوعند:دسته ای در مشاهده بیماری ها به «علامت درمانی»می پردازند،تب را می بینند و فارغ از علت تب، دارویی تجویز می کنند تا تب فروکش کند-حال چه علت برطرف شده باشد چه بعداً دوباره سر برآورد-و دسته ای دیگر به «علت درمانی»اهتمام می کنند.علت را می شناسند و سعی در برطرف کردن آن می کنند.در برخورد با آسیب های اجتماعی هم روش اخیر بیشتر به کار می آید و کارآمدی خود را به وفور ثابت کرده است.
 امروزه یکی از اصلی ترین و اصیل ترین علل آسیب های اجتماعی جامعه ما عدم بینش صحیح مردمان به پیوند دین و دنیاست.اینکه کدام یک از این دو، اصل است و کدام یک فرع؟ کدام، مقدمه است و کدام هدف؟ کدام پایه است و کدام تبع؟ از این منظر می توان آسیب های امروز را -به ویژه در میان جوانان -یکی یکی مرور و بازشناسی کرد.توجه به یک نمونه مثالی خالی از لطف نیست:
 یکی از مشکلات امروز-که بسیاری از آن می نالند-دشواری های امر ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج دختران و پسران است.اخیراًمحققی ضمن انجام یک پژوهش(1)و ارائه گزارش،چند عامل بالا رفتن سن ازدواج را معرفی کرده است.بعضی موارد و ادله به این شرح است:«گرایش جوانان به جامعه گریزی»،«تنوع طلبی جوانان»،«مسئولیت گریزی »،«مشکلات تهیه وسایل زندگی»،«مهریه سنگین»،«رفاه زدگی بعضی از جوانان»،«هزینه های سنگین عقد و عروسی».
 تمامی این عوامل و بسیاری از عوامل دیگر ریشه در یک بینش غلط به زندگی در دنیا و نگاه به آخرت دارد.فراراز مسئوولیت های اجتماعی، غوطه ور خوردن در رفاه و حرص بسیار برای شروع یک ازدواج آرمانی به لحاظ مادی و بهره گیری از امکانات و مواردی از این دست، تماما ریشه در نگاه نادرست به دنیا دارد.اینجاست که پرسش اساسی شکل می گیرد:نسبت صحیح دین و دنیا چیست؟ و زندگی دنیوی و اخروی چه نسبتی با هم دارند؟
فارغ از طبقه بندی ها و دسته بندی های معمول؛ به اجمال می توان اشاره کرد که بعضی نگاه ها به دنیا و آخرت، نگاه های «تک جانبه نگر» است؛ نگاهی که تنها هنرش این است که فقط یک سوی ماجرا را می بیند و از سوی دیگر غافل است.
 بعضی نگاهشان فقط به آخرت است و هیچ اعتقادی به دنیا ندارند.فقط آن را می کوبند و از آن فاصله می گیرند.عزلت پیشه می کنند و در هیچ اجتماع و فعالیتی حاضر نمی شوند.سخت می پوشند و کم می نوشند، ریاضت می کشند و بر خود تنگ می گیرند.«مدعی هستند که از نعمتهای دنیا باید دوری جست، مؤمن نباید جامه خوب بپوشد، یا غذای مطبوع بخورد، یا در مسکن عالی بنشیند.اینها اگر دیگران را ببینند که احیاناً این مواهب را مورد استفاده قرار می دهند، سخت تحقیر و ملامت می کنند و آنان را اهل دنیا و دور از خدا می دانند»(2).متصوفه از این دسته اند.
 ماجرای سفیان ثوری(از متصوفه)بهترین گواه بر این معناست.آن هنگام که بر امام صادق(ع)وارد شد و امام(ع)را در حالی مشاهده کرد که جامه ای سفید و نرم و لطیف به تن کرده.امام(ع)را سرزنش کرد که «از شما بعید است؛این جامه سزاوار شما نیست،شما نمی بایست خود رابه زیورهای دنیا آلوده کنید، از شما انتظار می رود که زهد بورزید،تقوی داشته باشید و خود را از دنیا دور نگه دارید.»و صادق آل محمد(ص)با عمیق ترین استدلال ها و ظریف ترین بیانات پاسخ هایی اقامه کردند که بر پیشانی تاریخ همواره خواهد درخشید.
 ایشان در تصحیح این خطا و کج فهمی، از دنیا می گویند و از دین.از اینکه وضع زمان ما را با زمان رسول اعظم(ص)قیاس مکنید که آن هنگام،مردمان به حوائج اولیه زندگی شان محتاج و نیازمند بودند و اما امروز نه.از مراقبت در اموال فرمودند و از حق مردم.از صدقه سخن به میان آوردند و از خیرات.از ملک سلیمان(ع)گفتند و از مشی سلمان.از ابوذر گفتند و از درخواست یوسف(ع).این را فرمودند که «عجیب ترین چیزها حالی است که مؤمن پیدا می کند که اگر بدنش با مقراض قطعه قطعه بشود برایش خیر و سعادت خواهد بود و اگر هم ملک شرق و غرب به او داده شود باز برایش خیر و سعادت است.آیا خیر مؤمن در گرو این است که حتماً فقیر و تهیدست باشد؟ خیر مؤمن ناشی از روح ایمان وعقیده اوست، زیرا در هر حالی از فقرو تهیدستی یا ثروت وبی نیازی واقع شود، می داند در این حال وظیفه ای دارد و آن وظیفه را به خوبی انجام می دهد.این است که عجیب ترین چیزها حالتی است که مؤمن به خود می گیرد که همه پیشامدها و سختی و سستی ها برایش خیر و سعادت می شود »(3)-وچنین داستانی شنیدنی توسط مؤمنین سزاوار است که حتماً یکبار و چندبارخوانده و شنیده شود-این، رد آن نگاه تک جانبه نگر به آخرت است.
 اما نگاه دوم نگاه تک جانبه نگر به دنیاست.اینکه دنیا را اصل بدانی و آخرتی را تصور نکنی، اینکه یقین کنی هر آنچه هست دنیاست و دیگر هیچ.اینکه باور کنی مرگ، آخر است و پایان و هرچه هست همین جاست و جای دیگر خبری نیست.این همان بلایی است که غرب را در خود گرفتار کرده؛ این همان نگاهی است که «اصالت فایده»را فریاد می کشد،و«اصالت لذت»در آن ریشه دارد.اینکه هر کس می تواند از تمتعات این دنیا به هر نحو بهره مند شود و از لذائذ انسانی و حیوانی ذره ای را واننهد.
 چنین می شود که شیطان پرستی هم در این عالم مباح می شود،همجنس گرایی هم از افتخارات بشری محسوب می شود و چنین نگاه تک جانبه نگری است که می تواند فرصت دهد تظاهراتی چند ده هزار نفری در«تل آویو رژیم غاصب»شکل گیرد از همجنس گرایان-مرد و زن-در حمایت ازحق انسانی هویتی خویش برای همجنس خواهی.ساعت ها در خیابان های شهر شعار می دهند و وزیرخارجه سابق رژیم غاصب-تزیپی لیونی-به عنوان سخنران اصلی مراسم می گوید:«به دلیل اینکه تمایلات جنسی افراد، سیاسی نیست،حفاظت از جامعه همجنس بازان در حوزه هیچ کدام از گروه های سیاسی دیده نشده است، و ما باید این مسأله را تغییر دهیم.هنوز اقدامات بسیاری باقی مانده که اسرائیل در راه مبارزه برای آزادی عمل همجنس بازان انجام دهد»(4).و حرف ها و اعمال بسیاری از این دست.
 بی تردید و بی قطع این نگاه نیز فرسوده و فسخ شده است؛ نگاهی که در آن قدرت اصل می شود، ثروت مبنا می شود، رفاه و تجمل، کعبه آمال بسیاری می شود،تفاخر و تکبر شیوه زیستن می شود و اسراف و تبذیر همگانی می شود.هم درمصرف بیشتر می کوشند،مسابقه مصرف تا اعلا درجه در جامعه پیگیری می شود.از لحظه تولد یک نوزاد تا لحظه مرگ یک انسان همه را دربر می گیرد.هرکه بیشتر و جدیدتر مصرف کند از تمدن بهره بیشتری برده است و قس علیهذا.
 و اما تکلیف چیست؟ نگاه برگزیده و آرمانی چیست؟ اگر این دو نگاه تک جانبه نگر اصل و راهگشا نیست، مؤمن چگونه در دنیا زندگی کند که آخرتش تأمین شود.چه سطحی از زندگی را برگزیند که خیر دنیا و آخرت را برایش به ارمغان آورد.راه سوم کدام است؟
 راه سوم همان پیام الله است در قرآن، همان روش زیستن انبیاست، همان شیوه پیامبر(ص)،و اهل بیت(ع)است.همان است که «دنیا را پلی می داند برای آخرت».همان نگاهی است که نظم را می پذیرد و پشتکار و جدیت را سفارش می کند تأمین معاش خانواده را جهاد می داند.همان که می گوید:ربّنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النّار(5)(پروردگارا!در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز]نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش[دور]نگه دار).همان نگاهی که می گوید عطر بزن، شانه کن، مسواک بزن، آراسته باش و نظافت را رعایت کن.
 همان نگاهی که می گوید:«إعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابداً و اعمل لآخرتک تموت غداً(برای دنیایت چنان کار کن که گویی همیشه زنده ای و برای آخرت چنان تلاش نما مثل اینکه فردا مرگ فرا می رسد)(6).
 همان نگاهی که می گوید:دنیا برای کسی که آن را نخواهد خوب جایگاهی است و برای آن کس که آن را بخواهد بد جایگاهی است.
 همان نگاهی که دنیا را می پذیرد اما به شرط آخرت.همان که نعمت دنیا را در حد حوائج و نیازمندی ها می پذیرد؛ همان که تمتعات را در چهارچوب عقل و وحی و فطرت می پذیرد.
 این و هزاران مورد دیگر تفسیر آن نگاه وحیانی است که انسان خردمند جویای سعادت و خوشبختی جز از طریق آن به منزل مقصود نائل نمی شود و این همان است که خواجه شیراز فرمود:
 یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
 آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
 
و نیز فرمود:
 نقد عمرت ببرت قصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
 
نکته:
 
 دنیا مصلای فرشتگان
 حضرت علی(ع)در بخش هایی از کلام خویش با بهترین شیوه از دنیا می گوید وتمجید می کند:«دنیا خانه راستی است،دنیا مسجد خدا دوستان است، دنیا مصلای فرشتگان است، دنیا محل تجارت اولیاست، دنیا پایگاه وحی است»و این تعاریف از لسان امیرمؤمنان(ع)چندان شگفت و تعجب برانگیز نیست چون آنچه از دنیا در اینجا مراد می کند مقدمه زندگی جاویدان انسان است.چندان که می دانیم او دنیا را وقتی اصل قرار گرفته نکوهیده و از بدی ها و مضراتش گفته:«دنیا زندان است، دنیا محنت کده است، دنیا چون سایه ابر ناپایدار است، دنیا کمتر از استخوان خوک در دست انسان جزامی است، دنیا مرادی گندیده است».و این بیانگر رد نگاه تک جانبه نگر به دنیا و آخرت است.چرا که از نگاه و طبق فرموده پیامبر(ص)و حضرت امیر(ع)، دنیا مزرعه آخرت است و برای آبادانی چنین مزرعه ای باید تلاش کرد.
 
پی نوشت ها :
 
 
1-خبرگزاری فارس-دکتر حسین باهر-11 تیر 1389.
 2و 3-جلد اول از کتاب داستان و راستان شهید مرتضی مطهری-داستان 15.
 4-شبکه ایران-22 خرداد 1389.
 5-آیه 201 سوره بقره.
 6-نقل از امام حسن(ع)الحیاه -جلد 4-صفحه 62.
 
 منبع:نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.

انتخاب های اشتباه!

انتخاب های اشتباه!
 
«هوس» یکی از مهم ترین و در عین حال خطرناک ترین پایه های ازدواج است.
«هوس» را نباید با لذت های مشروع جنسی که انگیزه ی فطری ازدواج است اشتباه کرد، چون شکی نیست بسیاری از جوانان در ازدواج «لذت جنسی» می جویند و به حکم فطرت و آفرینش که چنین غریزه ی نیرومندی در آنها آفریده، چنان حقی را هم دارند، اما هوس چیزی بالاتر از این است. «هوس» یک سلسله خیالات خام و محاسبات غلط و غیرعاقلانه است که با کامجویی های شیطنت آمیز و حیوانی آمیخته است.
تکیه گاه هوس، ارزش های زودگذر و ناپایدار کودکانه است وبرای همین ازدواج هایی که براساس هوس چیده می شود غالباً به جدایی می انجامد، زیرا ضامن بقای آن چیزهایی به ناپایداری یک حباب روی آب یا یک برق آسمان است!
 ازدواج های هوسی نشانه های فراوانی دارد.
الگوی این ازدواج ها گاهی فیلم های سینما و گاهی ازدواج ها و طلاق های خواننده ها و هنرپیشه هاست. غافل از این که چهره های سینمایی جز یک مشت صحنه های ساختگی و چهره های گریم کرده چیز دیگری نیست و در آن سوی سکه چهره های دیگری وجود دارد.
اما هوسبازان بی مطالعه، همه ی اینها را جدی گرفته و شالوده ی زندگی خود را روی این «سراب ها» می نهند و به دنبال آن هزار گونه ناراحتی خود و دیگران را این هوس های زودگذر فراهم می سازند.
نمونه ی دیگری از این ازدواج های هوسی آن است که به خاطر ابراز احساس به موقع در هنگام مشاهده ی فلان مسابقه ی ورزشی و مانند آن صورت می گیرد. مثلاً ازدواج با فوتبال!
 ازدواج های کاغذی!
 
 از نمونه های دیگر ازدواج های هوسی ازدواج هایی است که از صفحات مجلات و جراید شروع می شود. مثلاً فلان آقا در صفحه ی مخصوص آگهی های ازدواج می خواند:
 «دوشیزه یی هستم 29 ساله؛ قد.... سانتیمتر، درآمد... تومان در ماه، علاقمند به موسیقی وگردش و تفریح و پیک نیک! خواهان ازدواج با مردی سبزه و گندم گون که طول قامتش... سی سانتی متر و خوش تیپ، خوش آهنگ و خوش برخورد، خوش رو و خوش حرف باشد. درآمد مطرح نیست. هر چه آید خوش آید...!»
 این آگهی جالب، توجه او را به خود جلب می کند و چون هم خود را واجد شرایط می بیند و هم طرف را از طریق دفتر همان مثلاً نشریه با او تماس می گیرد و طرح این ازدواج میمون صورت می گیرد.
ولی همین که آب ها از آسیاب فرو ریخت! و کمی به خود آمدند در فکر فرو می روند که مگر می خواستند تیرآهن و الوار خریداری کنند که تنها به طول، عرض و قامت قناعت و صفات انسانی که ضامن اصلی وفاداری و بقای ازدواج است همه را فراموش کردند.
چون هیچ یک از این صفات در متن عقد شرط نشده و نه جزو شرایط خارج عقد بوده و فقدان آن ها لطمه یی به صحت ازدواج نمی زند، ناچار با اندازه گیری دقیق طول قامت، دور کمر و... به اندازه دستاویز مناسبی برای جدایی پیدا می کنند و سند این ازدواج کاغذی را از هم پاره کرده و دور می ریزند و تا مدت ها در زیر بار عواقب و گرفتاری ها و بدهکاری های آن خواهند بود. بعضی از ازدواج ها مخلوطی از «هوس» و «تجارت» است و طبعاً جامع عیوب و بدبختی های هر دو نفر خواهد بود. پیشوایان بزرگ ما بیش از هر چیز روی مزایای روحی، فکری و اخلاقی دو همسرتکیه کرده اند، به همین دلیل توجه به تربیت خانوادگی، اصالت، روح فداکاری، محبت؛ صمیمیت، پاکدامنی و نجابت، ایمان و تقوا را از هر چیز لازم تر شمرده اند.
روزی پیامبر گرامی(ص) به یاران خود فرمودند: «از گیاهان خوش آب و رنگی که در نقاط متعفن وآلوده می رویند، بپرهیزید.!»
 یاران عرض کردند: «منظور شما از چنین گیاهان چیست؟»
 فرمود: «منظورم زنان خوش آب و رنگی است که در محیط های ناپاک و خانواده های آلوده پرورش یافته اند و فاقد امتیازات اخلاقی هستند.»
 منبع: 7 روز زندگی شماره 123


با این آدم ها ازدواج نکنیم...

با این آدم ها ازدواج نکنیم...

چگونه ازدواج کنیم؟ چه افرادی در فهرست کسانی که نباید با آنها ازدواج کرد، قرار می گیرند؟ این سؤالات نسل جوان و در آستانه ازدواج هستند. تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن این که در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.
در فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگی های نه چندان مثبت هستند، اشاره شده و البته بهترین توصیه در چنین شرایطی، ازدواج نکردن است!
 اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سئوالاتی را مطرح می کند: «مطمئنی که دوستم داری؟» یا «واقعاً برایت اهمیت دارم؟» (تیپ تاییدخواه) اگر زمانی که با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد. (رابطه عشق - تنفر)
 اگر با وجود این که زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعاً یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنید.
اگر با پدر و مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما درست شبیه این والد نامطلوب شما است.
اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برای تان مادری یا پدری کند. اگر احساس می کنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر، مادر یا همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.
 اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: «شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود.»
 اگر فرد مورد نظرتان می خواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه بر پا کنید. (تیپ مالکیت طلب)
 اگر او همه تصمیم های مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می کند و شما از این کار او بسیار ناخشنودید (تیپ فرمانده)
 اگر او بارها از کوره در می رود و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.
اگر احساس می کنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید. اگر این فرد شما را از نظر روحی و عاطفی آزار می دهد.
در نهایت سه توصیه برای شما دارم که می توانند در جلوگیری از ازدواج با چنین ویژگی هایی مفید باشند:
 1- بیاموزید که این ویژگی ها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، در پی درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمی کند که هیچ، در بسیاری از موارد آن ها را شدیدتر هم می کند.
2- در سن پایین ازدواج نکنید.
3- قبل از ازدواج، به خوبی با شخص مرد نظرخود آشنا شوید.
منبع: نشریه راه موفقیت، ش 22.

با احتیاط پای سفره عقد بنشینید!

با احتیاط پای سفره عقد بنشینید!
 
نظر شما نسبت به همکاری با همسر خود در محیط زندگی و امور خصوصی یکدیگر چیست؟
 
 با علاقه تمام معتقد هستم در زمانی که استراحت لازم را در محیط خانواده انجام داده ام و همسرم هیچ گونه سستی در انجام وظایف خود نکرده است و امور مربوط به خود را کاملاً انجام داده ام با کمال علاقه به آن کمک می کنم.

آیا با کلیه شرایط مندرج در قباله های ازدواج جدید موافقند؟ در غیر این صورت با کدام یک و به چه علت مخالفید؟
 
 علاوه بر اینکه با کلیه آن ها موافق هستم، بر این اصل هستم که به عنوان تعهد کلیه مطالب این پرسشنامه قبل از ازدواج با حقیقت و صداقت کامل تکمیل و به ضمیمه قباله ازدواج در اختیار همسرم قرار گیرد تا مادام العمر به آن وفادار بمانم و هیچ گاه فراموش نکنم و تغییر رویه نادرستی انجام ندهم و در این رابطه احساسات و مقایسه با دیگران و اصطلاحاً چشم و هم چشمی را منطقی نمی دانم و توان و آینده نگری خود را ملاک قرار می دهم.

تحصیلات شما در چه رشته و تا چه پایه ایست؟ و بعد از ازدواج علاقه مندید به آن ادامه دهید؟
 
 من دارای مدرک فوق دیپلم ساختمان در رشته تأسیسات ساختمانی هستم و بی علاه نیستم که اگر امکانات تحصیل برایم فراهم باشد بعد از ازدواج با نظر همسرم به آن ادامه دهم و در رشته های جدید جهانی مطابق با سن و علاقه ام پیشرفت کنم.

نظر خود را در مورد حجاب و واژه بدحجابی بنویسید؟
 
 حجاب را به چادر نمی دانم و در تمام زمینه ها حجب و حیا را مایه افتخار خود می دانم و از بی بند و باری و مواردی که پایه های زندگی را متزلزل نماید متنفرم.

لطفاً به نکات مثبت و منفی فرهنگ غربی اشاره کنید و در صورت امکان به ذکر علت آن بپردازید.
 
 به پیشرفت و ترقی و تعالی در کلیه زمینه های علمی و آزادی های فردی و اجتماعی آنها معتقد هستم ولی از هر نوع دیدگاه های مخرب و فحشا و بی بند و باری های جاری در جامعه غربی متنفر و بیزارم.

نظر شما نسبت به مهریه و تعهدات قبل از ازدواج چیست؟
 
 در صورتی که همسرم به مواردی که در این پرسشنامه جواب داده عمل نماید و واقعاً معتقد باشد اهمیتش بیشتر از هر نوع مهریه است ولی مهریه یک سنت و ضابطه می دانم و مقدار آن را در حد توان و توافق که مطابق با حقیقت باشد در راستای یک زندگی سازنده صلاح می دانم و از مهریه هایی که فقط به منظور فخر فروشی و برتری تعیین می گردد متنفرم.

در بدو ازدواج میزان وابستگی شما نسبت به خانواده ی خود تا چه حدی است؟ و کلاً در روابط خانوادگی نظریه کدام یک شرط اساسی است. همسر یا خانواده خود؟
 
 بدیهی است که در بدو شروع زندگی وابستگی نسبی به خانواده خود دارم ولی معتقد هستم زمانی که احساس و اطمینان کامل در زندگی مشترک خود پیدا کنم باید در کلیه زمینه ها مشورت نمایم و به مرور خود را مستقل کنم و مزاحمتی برای دیگران در این رابطه به وجود نیاورم و بیشتر از ضرب المثل دوری و دوستی استفاده کنم.

حاصل مطالعات و نظر خود را نسبت به مسائل جنسی ذکر کنید.
 
 این موضوع خود یک نیاز فطری است و انکار آن عدم نیاز به زندگی مشترک است و به نظر من قبل از انجام ازدواج باید با همسر انتخابی خود دقیقاً و بدون حیا و شرم در این مورد گفت و گو شود و اضافه می نمایم عشق مظاهر مختلف دارد و یکی از آن ها تمایل است.

آیا اگر قبل از ازدواج زن و مرد همدیگر را ندیده باشند برودت معنوی خواهد داشت؟
 
 بهترین و شایسته ترین نوع ازدواج باید با مطالعه قبلی صورت پذیرد و به نظر من با توجه به پاسخ منطقی و وجدانی به سؤالات مذکور اقدام شود و ازدواجی که بدون رؤیت و مصاحبت زوجین صورت پذیرد، به هر طریق ممکن غلط به نظر می رسد.

در نظر مردم عادی ازدواج نامناسب ازدواجی است که زن و مرد از لحاظ رتبه اجتماعی با هم شبیه نباشند آیا تصور شما نیز همین است؟
 
 به نظر من رتبه های اجتماعی هم در رابطه با انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود ولی تمایل و احساسات و اصطلاحاً درک خواسته های منطقی اولیه اساس کلی را تشکیل می دهد.
منبع:نشریه راه کمال- شماره 30

دختران و پسران بخوانند

دختران و پسران بخوانند
 زوج مناسب برای دختر خانم ها
 
 با شخصیت واقعی او در جمع آشنا می شوی. جوان های امروزی عادت کرده اند وقتی با کسی خلوت می کنند فقط از ایده آل های خودشان صحبت کنند. ولی هنگام معاشرت با دیگران، شخصیت واقعی آن ها پدیدار می شود؛
در عین حال او را در کارهایش آزاد بگذار! و ایرادهایش را به او متذکر شو! ولی سعی نکن آن کس را که خودت می خواهی از او بسازی. مطمئن باش که اگر او هم با تو احساس اسارت نکند، خود به خود و کم کم طبق میل تو عمل می کند.
حالا که حسابی شروع به نصیحت کردم: وقتی با کسی نامزد شدی هر چه بیشتر دوستش بداری، نباید اجازه بدهی او طوری به تو دست بزند که بعداً پشیمان بشوی.
اگر به هر علتی هم این اجازه را دادی، مطمئن باش: از چشمش خواهی افتاد. حالا هر چه قدر هم یکدیگر را دوست داشته باشید.
خلاصه که می خواهم بگویم اگر از پسری خوشت آمد:
لطفاً همان اول ببین که آیا تصورش را می کنی، روزی با این مرد زندگی کنی؟ و گرنه تکلیفت را سریع با او مشخص کن و سرِ کارش نگذار چون که زن ها و مردهای زیادی در این دنیا هستند که همیشه فکر می کنند اگر آن زمان آن اشتباه را نمی کردیم، امروز سرنوشتمان این نمی شد که داریم.

زوج مناسب برای آقا پسرها
 
 از لحاظِ تحصیلات باید حداقل هم سطح او باشی. نه اینکه به قابلیت های تو اعتماد ندارم. این اوست، که پایین تر از خودش را قبول نداره. اگر هم داشت و تو را به همسریش پذیرفت، کافی است که یک بار تیکه ای در این مورد بیاندازد. مطمئن باش که هیچ وقت این تیکه از یادت نمیره.
اگر اعتقادات مذهبی متفاوتی با تو دارد:
اوایل از روی مهر و محبت، خیلی از روابط را نادیده گرفته، کوتاه خواهید آمد.
ولی روزی خواهد رسید:
که هر دو احساس خواهی کرد، به ریشه های خود خیانت کرده اید. دوست ندارم بدبین باشم ولی: جنگ اول بهتر از صلح آخر است.
می دانی چرا پدر و مادرها آنقدر اصرار دارند: که زنِ آینده ات باید از نظر مالی هم سطح خودت باشه؟
نه اینکه به تو شک دارند که قادر نیستی در سطوح متفاوت اجتماعی زندگی کنی؛ آن ها خودشان را می شناسند که نمی توانند دست از زخم زبان و سرزنش بردارند؛
مرورِ زمان هم در این مورد کمکی که نمی کنه هیچ، بلکه همه چیز را تشدید می کنه.
منبع:نشریه راه کمال- شماره 30