روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روان شناسی

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

نسبت صحیح دین و دنیا در زندگی

نسبت صحیح دین و دنیا در زندگی
 
 آسیب های اجتماع امروز:آنچنان «بسیار»و «درهم تنیده»است که یافتن راه حل های اساسی مجال امکان ندارد.اندیشه وران و صاحب نظران بیشماری در سراسر جغرافیا و تاریخ، با دیده بانی و رصد دائمی جریانات فرهنگی اجتماعی در پی ارائه نسخه های بکر و دست یافتنی برای بشر بوده و هستند تا دردها را بکاهند و خوشبختی و سعادت بیفزایند.یکی از زیربنایی ترین راه حل های اجتماعی «بررسی علل و عوامل رخداد»این آسیب هاست.اطبا بر دو نوعند:دسته ای در مشاهده بیماری ها به «علامت درمانی»می پردازند،تب را می بینند و فارغ از علت تب، دارویی تجویز می کنند تا تب فروکش کند-حال چه علت برطرف شده باشد چه بعداً دوباره سر برآورد-و دسته ای دیگر به «علت درمانی»اهتمام می کنند.علت را می شناسند و سعی در برطرف کردن آن می کنند.در برخورد با آسیب های اجتماعی هم روش اخیر بیشتر به کار می آید و کارآمدی خود را به وفور ثابت کرده است.
 امروزه یکی از اصلی ترین و اصیل ترین علل آسیب های اجتماعی جامعه ما عدم بینش صحیح مردمان به پیوند دین و دنیاست.اینکه کدام یک از این دو، اصل است و کدام یک فرع؟ کدام، مقدمه است و کدام هدف؟ کدام پایه است و کدام تبع؟ از این منظر می توان آسیب های امروز را -به ویژه در میان جوانان -یکی یکی مرور و بازشناسی کرد.توجه به یک نمونه مثالی خالی از لطف نیست:
 یکی از مشکلات امروز-که بسیاری از آن می نالند-دشواری های امر ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج دختران و پسران است.اخیراًمحققی ضمن انجام یک پژوهش(1)و ارائه گزارش،چند عامل بالا رفتن سن ازدواج را معرفی کرده است.بعضی موارد و ادله به این شرح است:«گرایش جوانان به جامعه گریزی»،«تنوع طلبی جوانان»،«مسئولیت گریزی »،«مشکلات تهیه وسایل زندگی»،«مهریه سنگین»،«رفاه زدگی بعضی از جوانان»،«هزینه های سنگین عقد و عروسی».
 تمامی این عوامل و بسیاری از عوامل دیگر ریشه در یک بینش غلط به زندگی در دنیا و نگاه به آخرت دارد.فراراز مسئوولیت های اجتماعی، غوطه ور خوردن در رفاه و حرص بسیار برای شروع یک ازدواج آرمانی به لحاظ مادی و بهره گیری از امکانات و مواردی از این دست، تماما ریشه در نگاه نادرست به دنیا دارد.اینجاست که پرسش اساسی شکل می گیرد:نسبت صحیح دین و دنیا چیست؟ و زندگی دنیوی و اخروی چه نسبتی با هم دارند؟
فارغ از طبقه بندی ها و دسته بندی های معمول؛ به اجمال می توان اشاره کرد که بعضی نگاه ها به دنیا و آخرت، نگاه های «تک جانبه نگر» است؛ نگاهی که تنها هنرش این است که فقط یک سوی ماجرا را می بیند و از سوی دیگر غافل است.
 بعضی نگاهشان فقط به آخرت است و هیچ اعتقادی به دنیا ندارند.فقط آن را می کوبند و از آن فاصله می گیرند.عزلت پیشه می کنند و در هیچ اجتماع و فعالیتی حاضر نمی شوند.سخت می پوشند و کم می نوشند، ریاضت می کشند و بر خود تنگ می گیرند.«مدعی هستند که از نعمتهای دنیا باید دوری جست، مؤمن نباید جامه خوب بپوشد، یا غذای مطبوع بخورد، یا در مسکن عالی بنشیند.اینها اگر دیگران را ببینند که احیاناً این مواهب را مورد استفاده قرار می دهند، سخت تحقیر و ملامت می کنند و آنان را اهل دنیا و دور از خدا می دانند»(2).متصوفه از این دسته اند.
 ماجرای سفیان ثوری(از متصوفه)بهترین گواه بر این معناست.آن هنگام که بر امام صادق(ع)وارد شد و امام(ع)را در حالی مشاهده کرد که جامه ای سفید و نرم و لطیف به تن کرده.امام(ع)را سرزنش کرد که «از شما بعید است؛این جامه سزاوار شما نیست،شما نمی بایست خود رابه زیورهای دنیا آلوده کنید، از شما انتظار می رود که زهد بورزید،تقوی داشته باشید و خود را از دنیا دور نگه دارید.»و صادق آل محمد(ص)با عمیق ترین استدلال ها و ظریف ترین بیانات پاسخ هایی اقامه کردند که بر پیشانی تاریخ همواره خواهد درخشید.
 ایشان در تصحیح این خطا و کج فهمی، از دنیا می گویند و از دین.از اینکه وضع زمان ما را با زمان رسول اعظم(ص)قیاس مکنید که آن هنگام،مردمان به حوائج اولیه زندگی شان محتاج و نیازمند بودند و اما امروز نه.از مراقبت در اموال فرمودند و از حق مردم.از صدقه سخن به میان آوردند و از خیرات.از ملک سلیمان(ع)گفتند و از مشی سلمان.از ابوذر گفتند و از درخواست یوسف(ع).این را فرمودند که «عجیب ترین چیزها حالی است که مؤمن پیدا می کند که اگر بدنش با مقراض قطعه قطعه بشود برایش خیر و سعادت خواهد بود و اگر هم ملک شرق و غرب به او داده شود باز برایش خیر و سعادت است.آیا خیر مؤمن در گرو این است که حتماً فقیر و تهیدست باشد؟ خیر مؤمن ناشی از روح ایمان وعقیده اوست، زیرا در هر حالی از فقرو تهیدستی یا ثروت وبی نیازی واقع شود، می داند در این حال وظیفه ای دارد و آن وظیفه را به خوبی انجام می دهد.این است که عجیب ترین چیزها حالتی است که مؤمن به خود می گیرد که همه پیشامدها و سختی و سستی ها برایش خیر و سعادت می شود »(3)-وچنین داستانی شنیدنی توسط مؤمنین سزاوار است که حتماً یکبار و چندبارخوانده و شنیده شود-این، رد آن نگاه تک جانبه نگر به آخرت است.
 اما نگاه دوم نگاه تک جانبه نگر به دنیاست.اینکه دنیا را اصل بدانی و آخرتی را تصور نکنی، اینکه یقین کنی هر آنچه هست دنیاست و دیگر هیچ.اینکه باور کنی مرگ، آخر است و پایان و هرچه هست همین جاست و جای دیگر خبری نیست.این همان بلایی است که غرب را در خود گرفتار کرده؛ این همان نگاهی است که «اصالت فایده»را فریاد می کشد،و«اصالت لذت»در آن ریشه دارد.اینکه هر کس می تواند از تمتعات این دنیا به هر نحو بهره مند شود و از لذائذ انسانی و حیوانی ذره ای را واننهد.
 چنین می شود که شیطان پرستی هم در این عالم مباح می شود،همجنس گرایی هم از افتخارات بشری محسوب می شود و چنین نگاه تک جانبه نگری است که می تواند فرصت دهد تظاهراتی چند ده هزار نفری در«تل آویو رژیم غاصب»شکل گیرد از همجنس گرایان-مرد و زن-در حمایت ازحق انسانی هویتی خویش برای همجنس خواهی.ساعت ها در خیابان های شهر شعار می دهند و وزیرخارجه سابق رژیم غاصب-تزیپی لیونی-به عنوان سخنران اصلی مراسم می گوید:«به دلیل اینکه تمایلات جنسی افراد، سیاسی نیست،حفاظت از جامعه همجنس بازان در حوزه هیچ کدام از گروه های سیاسی دیده نشده است، و ما باید این مسأله را تغییر دهیم.هنوز اقدامات بسیاری باقی مانده که اسرائیل در راه مبارزه برای آزادی عمل همجنس بازان انجام دهد»(4).و حرف ها و اعمال بسیاری از این دست.
 بی تردید و بی قطع این نگاه نیز فرسوده و فسخ شده است؛ نگاهی که در آن قدرت اصل می شود، ثروت مبنا می شود، رفاه و تجمل، کعبه آمال بسیاری می شود،تفاخر و تکبر شیوه زیستن می شود و اسراف و تبذیر همگانی می شود.هم درمصرف بیشتر می کوشند،مسابقه مصرف تا اعلا درجه در جامعه پیگیری می شود.از لحظه تولد یک نوزاد تا لحظه مرگ یک انسان همه را دربر می گیرد.هرکه بیشتر و جدیدتر مصرف کند از تمدن بهره بیشتری برده است و قس علیهذا.
 و اما تکلیف چیست؟ نگاه برگزیده و آرمانی چیست؟ اگر این دو نگاه تک جانبه نگر اصل و راهگشا نیست، مؤمن چگونه در دنیا زندگی کند که آخرتش تأمین شود.چه سطحی از زندگی را برگزیند که خیر دنیا و آخرت را برایش به ارمغان آورد.راه سوم کدام است؟
 راه سوم همان پیام الله است در قرآن، همان روش زیستن انبیاست، همان شیوه پیامبر(ص)،و اهل بیت(ع)است.همان است که «دنیا را پلی می داند برای آخرت».همان نگاهی است که نظم را می پذیرد و پشتکار و جدیت را سفارش می کند تأمین معاش خانواده را جهاد می داند.همان که می گوید:ربّنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النّار(5)(پروردگارا!در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز]نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش[دور]نگه دار).همان نگاهی که می گوید عطر بزن، شانه کن، مسواک بزن، آراسته باش و نظافت را رعایت کن.
 همان نگاهی که می گوید:«إعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابداً و اعمل لآخرتک تموت غداً(برای دنیایت چنان کار کن که گویی همیشه زنده ای و برای آخرت چنان تلاش نما مثل اینکه فردا مرگ فرا می رسد)(6).
 همان نگاهی که می گوید:دنیا برای کسی که آن را نخواهد خوب جایگاهی است و برای آن کس که آن را بخواهد بد جایگاهی است.
 همان نگاهی که دنیا را می پذیرد اما به شرط آخرت.همان که نعمت دنیا را در حد حوائج و نیازمندی ها می پذیرد؛ همان که تمتعات را در چهارچوب عقل و وحی و فطرت می پذیرد.
 این و هزاران مورد دیگر تفسیر آن نگاه وحیانی است که انسان خردمند جویای سعادت و خوشبختی جز از طریق آن به منزل مقصود نائل نمی شود و این همان است که خواجه شیراز فرمود:
 یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
 آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
 
و نیز فرمود:
 نقد عمرت ببرت قصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
 
نکته:
 
 دنیا مصلای فرشتگان
 حضرت علی(ع)در بخش هایی از کلام خویش با بهترین شیوه از دنیا می گوید وتمجید می کند:«دنیا خانه راستی است،دنیا مسجد خدا دوستان است، دنیا مصلای فرشتگان است، دنیا محل تجارت اولیاست، دنیا پایگاه وحی است»و این تعاریف از لسان امیرمؤمنان(ع)چندان شگفت و تعجب برانگیز نیست چون آنچه از دنیا در اینجا مراد می کند مقدمه زندگی جاویدان انسان است.چندان که می دانیم او دنیا را وقتی اصل قرار گرفته نکوهیده و از بدی ها و مضراتش گفته:«دنیا زندان است، دنیا محنت کده است، دنیا چون سایه ابر ناپایدار است، دنیا کمتر از استخوان خوک در دست انسان جزامی است، دنیا مرادی گندیده است».و این بیانگر رد نگاه تک جانبه نگر به دنیا و آخرت است.چرا که از نگاه و طبق فرموده پیامبر(ص)و حضرت امیر(ع)، دنیا مزرعه آخرت است و برای آبادانی چنین مزرعه ای باید تلاش کرد.
 
پی نوشت ها :
 
 
1-خبرگزاری فارس-دکتر حسین باهر-11 تیر 1389.
 2و 3-جلد اول از کتاب داستان و راستان شهید مرتضی مطهری-داستان 15.
 4-شبکه ایران-22 خرداد 1389.
 5-آیه 201 سوره بقره.
 6-نقل از امام حسن(ع)الحیاه -جلد 4-صفحه 62.
 
 منبع:نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد